مرور تجارب کشورهای پیشگام در عرصه صنایع فرهنگی و خلاق

مرور تجارب کشورهای پیشگام در عرصه صنایع فرهنگی و خلاق

نویسنده وبلاگ
نویسنده وبلاگ

مقدمه

صنایع فرهنگی و خلاق به سرعت در حال تبدیل شدن به یک مولد درآمدی مهم در اقتصاد جهانی هستند و از این رو جایگاه ویژه­ای در کشورهای توسعه یافته و همچنین در حال توسعه پیدا کرده­‌اند. طبق آخرین گزارش‌­ها، این صنایع اکنون با ارزش جهانی تخمینی ۴.۳ تریلیون دلار، ۶.۱ درصد از اقتصاد جهانی را تشکیل می‌­دهند. آخرین آمار و اطلاعات موجود نشان می‌­دهد که صادرات جهانی کالاهای خلاقانه از ۴۱۹ میلیون دلار در سال ۲۰۱۰ به ۵۲۴ میلیون دلار و صادرات جهانی خدمات خلاقانه از ۴۸۷ میلیارد دلار به حدود ۱/۱ تریلیون دلار در سال ۲۰۲۰ افزایش یافته که این میزان معادل ۳ درصد از کل صادرات کالا و ۲۱ درصد از کل صادرات خدمات در دنیا می‌­باشد. در همین سال، آمریکا با ۲۳۸ میلیارد دلار، چین با ۲۲۸ میلیارد دلار، ایرلند با ۱۷۴ میلیارد دلار، آلمان با ۱۰۱ میلیارد دلار و بریتانیا با ۵۷ میلیارد دلار، رتبه‌­های نخست صادارت کالا و خدمات را در حوزه صنایع فرهنگی و خلاق کسب کردند و از این رهگذر، علاوه بر کسب درآمدهای مادی قابل توجه، توانستند در مسیر ترویج و اعتلای فرهنگی خود در نظام بین­‌الملل گام‌­های رو به جلویی را بردارند. نگاه به تاریخچه­‌ی صنایع فرهنگی و خلاق نشان می­‌دهد که این صنایع ابتدا در کشورهای توسعه‌­یافته مانند انگلستان، ایالات متحده آمریکا و آلمان به وجود آمدند که از ویژگی‌های مشترکی مانند پایه‌­های مثبت محیطی، ریشه‌های عمیق فرهنگی، قدرت اقتصادی قوی و علم و فناوری پیشرفته برخوردار هستند اما در عین حال دارای صنایع فرهنگی با ویژگی­‌های متفاوت می‌­باشند. در این یادداشت تلاش شده است کشورهای مذکور (بریتانیا، امریکا و آلمان) به عنوان پیشگامان این صنایع با رویکرد تطبیقی مورد بررسی قرار گیرد.

تجربه انگلستان در عرصه صنایع فرهنگی

مفهوم صنایع فرهنگی و خلاق ابتدا در انگلستان پدیدار شد. توسعه‌­ی صنایع قدیمی این کشور که ارزش افزوده پایینی در پی داشتند، موجب افزایش مصرف انرژی و گسترش آلودگی­‌های محیطی شده بود. این وضعیت، دولت و شهروندان بریتانیا را بر آن داشت که یک نقطه رشد اقتصادی جدید برای بهبود وضعیت اقتصادی خود ایجاد نمایند. در این راستا، صنایع فرهنگی و خلاق در انگلستان به وجود آمدند که در سال ۲۰۰۰، به صنعت شماره ۲ این کشور (بعد از خدمات مالی) تبدیل شدند. این صنایع در سال ۲۰۱۹، ۱۱۶ میلیارد پوند به اقتصاد بریتانیا کمک کردند که ۶ درصد از ارزش افزوده ناخالص بریتانیا را تشکیل می­‌دهد. همچنین در سال مذکور، ۳۷.۹ میلیارد پوند خدمات فرهنگی و خلاق از این کشور صادر شد که تقریباً ۱۲ درصد از کل صادرات خدمات بریتانیا را تشکیل می­‌دهد (بیش از مجموع صنایع خودروسازی، هوافضا، علوم زیستی و نفت و گاز). بریتانیا برای رسیدن به این نقطه، اقدامات مختلفی را انجام داده است که در زیر به مهم­ترین آنها اشاره می‌­شود:

اقدامات انگلستان بریا توسعه خدمات فرهنگی

۱) حمایت­های گسترده دولتی:

دولت بریتانیا به منظور رشد و توسعه­ی صنایع فرهنگی و خلاق، حمایت­‌های خود را به اشکال مختلف به این صنایع ارائه می­نماید:

  • رصد و پایش مداوم وضعیت صنایع فرهنگی و خلاق

به‌منظور توسعه بیشتر و بهتر صنایع فرهنگی و خلاق، دولت بریتانیا به صورت مداوم و در زمان­‌های مختلف، دستورالعمل این صنایع را با هدف تحلیل وضعیت فعلی و تبیین استراتژی­‌های توسعه‌­ی آن منتشر می‌­کند. در این دستورالعمل­‌ها علاوه بر پایش و بررسی وضعیت فعلی این صنایع و شناسایی نقاط ضعف و چالش‌­ها، برنامه‌­ریزی­‌های دقیقی به منظور رفع چالش­‌های مذکور و توسعه صنایع فرهنگی و خلاق در سال­‌های آتی صورت می­‌گیرد.

  • تأسیس تشکلات ضروری

در این چارچوب، دولت این کشور با تصویب قانون وزارت میراث ملی بریتانیا را به وزارت دیجیتال، فرهنگ، رسانه و ورزش تغییر داد که این امر از یک سو نشان دهنده­‌ی توجه ویژه این کشور به حوزه فرهنگ و از سوی دیگر نشان دهنده­‌ی تبدیل صنایع فرهنگی و خلاق به یک موضوع مهم در حوزه اقتصاد بریتانیا است. علاوه بر این، “کمیته صنایع خلاق ملی” با مسئولیت سازماندهی و هماهنگی توسعه صنایع خلاق توسط دولت بریتانیا ایجاد شد. این کمیته وظیفه‌­ی تدوین طرح توسعه صنایع فرهنگی و خلاق، برنامه‌­ریزی سیاست‌­های صنعتی صنایع فرهنگی و خلاق و توزیع و تخصیص بودجه به این صنایع را بر عهده دارد.

در چارچوب این نوع از حمایت­ها، دولت‌های محلی هم می­توانند سازمان‌های موردنیاز را برای هدایت توسعه صنایع فرهنگی و خلاق ایجاد ‌کنند. همچنین آنها می‌­توانند خدمات ارائه شده از سوی صنایع فرهنگی و خلاق محلی خریداری و از این طریق به ارتقای محصولات خلاقانه در بازار کمک کنند که این امر یک فعالیت تجاری برد- برد برای بازار، ایالت، شرکت و افراد به شمار می­‌رود.

۲) برگزاری برنامه‌­های بین­‌المللی

به منظور بهبود مبادلات بین‌­المللی در حوزه صنایع فرهنگی و خلاق، انگلستان از سال ۲۰۰۳ میزبانی “جشنواره طراحی لندن” و “مجمع جهانی صنایع خلاق” را آغاز کرده است که این مهم باعث تبدیل انگلستان به کشوری پیشرو در این حوزه شده است.

۳) همکاری سیستماتیک صنایع

برنامه‌­ریزی در حوزه صنایع مختلف بریتانیا (اعم از فرهنگی و غیره) به گونه­ای انجام شده است که تمام آنها می‌توانند با یکدیگر همکاری و یک زنجیره کامل صنعت را تشکیل دهند. با این روش، صنایع فرهنگی و خلاق بریتانیا نه تنها سهم مهمی در تولید ناخالص داخلی و ایجاد اشتغال در این کشور دارند، بلکه نیروی محرکه­‌ی مهمی را برای سایر صنایع ایجاد و از این رو بر تمام جنبه­‌های زندگی تأثیر می‌­گذارند.

۴) توجه به ظرفیت‌­های فرهنگی و تاریخی کشور

گذشته فرهنگی- تاریخی بریتانیا تا حد زیادی به غنی شدن صنایع فرهنگی و خلاق این کشور و تولیدات آن کمک می­‌کند. در این چارچوب، مکان‌های تاریخی مهم این کشور مانند همپتون کورت و کنوود هاوس میزبان کنسرت‌ها و رویدادهای زنده­‌ای هستند که با جذب مخاطبان زیادی از داخل و خارج کشور، ضمن معرفی و ترویج فرهنگ بریتانیا، از لحاظ اقتصادی درآمدهای زیادی را برای این کشور جذب می­کند.

۵) اهتمام به جذب سرمایه گذاری خارجی و صادارات تولیدات

به عنوان مثال در سال ۲۰۱۹ بیش از ۳ میلیارد پوند سرمایه­گذاری در حوزه فیلم و تلویزیون این کشور جذب شد. در همین سال، در صادرات تولیدات تلویزیونی بریتانیا یک رکوردشکنی صورت گرفت که با افزایش ۶ درصدی به ۱.۵ میلیارد پوند رسید. صنعت موسیقی بریتانیا یکی دیگر از صادرکننده­‌های پیشرو در صنایع فرهنگی و خلاق این کشور است که درآمد حاصل از آن در سال ۲۰۱۹ به ۲.۹ میلیارد پوند رسید. علاوه بر این، حوزه “بازی” یک بخش صادراتی تثبیت شده برای صنایع فرهنگی و خلاق بریتانیا است که در سال ۲۰۲۰ با ۳۰ درصد افزایش نسبت به سال قبل، رکورد ۷ میلیارد پوند درآمد را به ثبت رساند.

تجربه آمریکا در عرصه صنایع فرهنگی

در ایالات متحده صنایع فرهنگی و خلاق اکنون به بزرگترین، پویاترین و یکی از پرسودترین صنایع شده‌­اند. طبق گزارش‌­های مربوط به سال ۲۰۱۷ میلادی، تعداد ۶۷۳ هزار و ۶۵۶ کسب و کار و ۳.۴۸ میلیون نفر معادل ۴.۰۱ درصد از کل مشاغل ایالات متحده و ۲.۰۴ درصد از کل افراد شاغل این کشور در این حوزه مشغول به فعالیت بودند.

اقدامات آمریکا برای توسعه صنایع فرهنگی

برخی از مهم­ترین اقدامات امریکا برای توسعه صنایع فرهنگی و خلاق عبارتند از:

۱)حمایت همه جانبه از حقوق مالکیت معنوی

ایالات متحده همیشه اهمیت زیادی برای حمایت از حقوق مالکیت معنوی قائل بوده است. این کشور بخش‌های مختلفی مانند نمایندگی تجاری ایالات متحده، اداره تجارت بین‌الملل و دفتر حق انتشار و همچنین تیم‌های کاری رسمی متعددی مانند «کمیته سیاست اطلاعاتی» و «کمیته مشورتی زیرساخت اطلاعات ملی» را برای تقویت نظارت و حمایت از کپی رایت ایجاد کرده است. همچنی دولت ایالات متحده «قانون کپی­رایت»، «قانون ممنوعیت دزدی هنری یا ادبی الکترونیکی»، «قانون حق نسخه‌برداری دیجیتالی»، «قانون حفاظت از تراشه‌های نیمه هادی» و مجموعه‌ای از قوانین حفاظتی دیگر را تصویب کرده است که از طریق آنها، جزئی‌ترین سیستم قانونی با گسترده­ترین پوشش حمایتی را در اختیار فعالان حوزه صنایع فرهنگی و خلاق قرار می‌دهد.

۲)نهادسازی و حمایت دولتی

  • بنیاد ملی هنر

این بنیاد در سال ۱۹۶۵ میلادی توسط کنگره آمریکا به عنوان یک آژانس مستقل از دولت فدرال تأسیس شد. بنیاد ملی هنر، با فراهم کردن فرصت­های متنوع برای مشارکت در هنر، تاکنون بیش از ۵ میلیارد دلار برای تقویت ظرفیت خلاق جامعه آمریکا به فعالان صنایع فرهنگی و خلاق اهدا کرده است. بنیاد مذکور تا به امروز تقریبا ۲۳۰۰ کمک هزینه در تمام ۵۰ ایالت ایالات متحده، بیش از ۶۰ درصد کمک بلاعوض هنری به سازمان­های کوچک و متوسط و ۳۵ درصد کمک به مخاطبان کم‌درآمد یا جمعیت کم‌درآمد اعطاء کرده است.

  • سازمان آمریکایی­ها برای هنر

آمریکایی­ها برای هنر، تنها سازمان ملی است که صنایع فرهنگی و خلاق را برای ساختن زندگی بهتر، جوامع بهتر و کشوری بهتر در این کشور ترویج می­کند. ماموریت این سازمان، پیشرفت و رهبری سازمان‌ها و افرادی است که هنر را در آمریکا پرورش می‌دهند، ترویج، حفظ و از آن حمایت می‌کنند. سازمان آمریکایی­ها برای هنر در طول سال ۲۰۲۲، گفتگوهایی را در قالب اجلاس ملی هنرها، کنوانسیون سالانه، و کنفرانس پروژه بازاریابی هنرهای ملی با اعضاء، سازمان­های مردم­نهاد و سایر گروه­های ذی­نفع به منظور شناسایی نقش خاص و منحصر به فرد آمریکایی­ها در حوزه صنایع فرهنگی و خلاق انجام داده است و همچنین پلت فرمی تحت عنوان Designing Our Destiny را بر مبنای بک رویکرد متحول کننده و به منظور برنامه­ریزی استراتژیک ایجاد کرده است.

۳) شکل‌­دهی و گسترش زنجیره صنعت

رشد زنجیره صنعت معمولاً موجب تراکم صنعتی، ترکیب بهینه منابع و شکل­‌گیری مزیت‌­های جدید و متعدد می­‌شود. در نتیجه، توانایی­‎های تحقیق، توسعه و تولید و همچنین قدرت کلی صنایع فرهنگی و خلاق بهبود می­‌یابد. با انجام این مهم در آمریکا، شرکت­‌ها و سرمایه­گزاران خلاق به سرماه­گذاری­‌های بیشتر و تشکیل گروه‎­های جدید تمایل پیدا کردند. به عنوان مثال بازار رسانه را در نظر بگیرید. ایالات متحده ۷۵ درصد از بازار جهانی تلویزیون را در اختیار دارد. شرکت AOL-Time Warner دارای ۱۳ میلیارد مشترک کابلی از Time Warner سابق و ۲۰ میلیون کاربر اینترنت از AOL سابق است. این شرکت یک غول رسانه­ای است که محصولات خود را با ارتباطات شبکه جهانی و با استفاده از پلتفرم چند رسانه­ای کامپیوتری ارائه می­دهد.

تجربه آلمان در عرصه صنایع فرهنگی

بر اساس آخرین گزارش­‌های موجود، تعداد  ۲۵۸ هزار و ۷۹۰ کسب و کار و بیش از یک میلیون و ۸۳۵ هزار ۲۷۸ نفر در صنایع فرهنگی و خلاق آلمان مشغول به کار هستند که از این تعداد، ۱ میلیون و ۲۳۵ هزار و ۷۶۷ نفر به عنوان نیروی کار اصلی و ۵۹۹ هزار و ۵۱۱ نفر به صورت خوداشتغالی در این حوزه فعالیت دارند. علاوه بر این تعداد، ۲۹۹ هزار و ۴۶۷ نفر نیز در مشاغل حاشی‌ه­ای این حوزه مشغول هستند. در زمان مذکور (۲۰۱۹)، گردش مالی صنایع فرهنگی و خلاق در این کشور بالغ بر ۱۷۴ میلیارد یورو و معادل ۳.۱ درصد تولید ناخالص داخلی آلمان بود. از این میزان، حوزه نرم افزارو بازی با ۵۰.۲ میلیارد یورو، مطبوعات با ۳۰ میلیارد یورو، تبلیغات با ۲۹.۶ میلیارد یورو و طراحی با ۲۰.۹ میلیارد یورو بیشترین سهم را برخوردار بودند. در آلمان برای رسیدن به این جایگاه، برنامه­ها و اقدامات مختلفی هم توسط بخش دولتی و هم بخش غیردولتی انجام شده است که برخی از مهم­ترین آنها به شرح زیر می‌­باشند:

اقدامات آلمان در جهت توسعه صنایع فرهنگی

  • بهره‌­گیری از فرصت­‌های تاریخی

در آلمان، برخی مکان‌ها منعکس کننده  فرهنگ سنتی این کشور هستند. دولت آلمان با اتخاذ سیاست­ها و انجام برنامه­ریزی­های لازم، این مکان­ها را به محلی برای ترکیب عناصر مد مدرن با فرهنگ سنتی این کشور و پایگاه‌هایی برای صنایع خلاق تبدیل کرده است. علاوه بر این، دولت آلمان در زمینه مرمت ابنیه تاریخی و ساختمان­های قدیمی که از ظرفیت بسیاری بالایی برای توسعه صنایع فرهنگی و خلاق برخوردار هستند، برنامه­ریزی بسیار دقیقی را انجام داده است.

  • جذب سرمایه­‌گذاری خارجی

در طول سال‌های اخیر، تقریباً تمامی صنایع فرهنگی و خلاق این کشور برای جذب سرمایه­گذاری خارجی اقدام نمودند که در نتیجه آن، گروه­های تجاری بین‌­المللی متعددی از جمله بسیاری از غول­‌های صنایع فرهنگی و خلاق وارد آلمان شدند. به عنوان مثال در حوزه صنعت موسیقی، غول­هایی مانند Sony Music  و Universal Music Group یکی پس از دیگری وارد برلین شدند. همچنین BMG و EMI، دو شرکت ضبط، دفاتر خود را در برلین راه اندازی نمودند. از این رو، آلمان پایگاه فناوری خوبی را برای توسعه صنایع فرهنگی و خلاق، به ویژه رسانه­ها، نشریات الکترونیکی، صنایع تولید فیلم و تلویزیون ایجاد کرده است.

  • احترام به تنوع فرهنگی

نوآوری، هویت قومی، فرهنگ و فضای هنری پویا، عناصر محرک اجتناب­ناپذیرِ توسعه صنایع فرهنگی و خلاق در آلمان به شمار می­روند. در چارچوب احترام به تنوع فرهنگی، فضاهای زندگی مورد نیاز برای سبک­های مختلف فرهنگی در برلین به عنوان بزرگترین شهر آلمان و همچنین یک کلان­شهر فرهنگی در سطح جهان، فراهم می­باشد. در نتیجه، اکنون حدود ۵۰۰ هزار خارجی از ۱۸۵ کشور جهان، معادل ۱۳ درصد از کل جمعیت، در برلین زندگی می­کنند. به عنوان مثال، در حوزه موسیقی، ۱۰ گروه شناخته شده (از جمله ارکستر مشهور فیلارمونیک)، ۱۰۰ گروه اجرای موسیقی کلاسیک و نزدیک به ۱ هزار گروه راک پاپ در برلین وجود دارند و روزانه حدود ۱۵۰۰ فعالیت فرهنگی مختلف در این شهر اجرا می­شود و از این رو، برلین یک کلان شهر فرهنگی بین­المللی درجه یک به شمار می­رود.

  • منابع انسانی

در آلمان، بسیاری از شهرها دارای موسسات هنری درجه یک برای تربیت استعدادهای هنری سطح بالا هستند. آنها دارای مجموعه­ای از امکانات فنی و معلمان درجه یک هستند که تعداد زیادی از استعدادها را با استفاده از آخرین تکنولوژی برای صنایع فرهنگی و خلاق پرورش می­دهند. از سوی دیگر، فضای هنری آزاد و توجه زیاد مردم به هنر، هنرمندان را از سراسر جهان به آلمان جذب می­کند. انواع استعدادهای خلاق، مانند عکاسان، طراحان مد، و معماران می­توانند در شهرهای مختلف این کشور، زیرساخت­های عالی و فضای زندگی مناسب را به راحتی در اختیار داشته باشند. تعداد زیادی از هنرمندان، منبع بی­پایانی را برای توسعه صنایع فرهنگی و خلاق آلمان فراهم می­کنند و در مقابل، توسعه این صنایع درآمد قابل توجهی برای هنرمندان مذکور به همراه می‌­آورد.

 

خیز جهانی برای صنایع فرهنگی و خلاق

کسب منافع مالی، ترویج و اشاعه­ی فرهنگ و جهت­دهی به افکار عمومی در دنیا از این طریق، آنقدر برای کشورهای مختلف و به ویژه کشورهای پیشرو در صنایع فرهنگی و خلاق اغوا کننده است که از تمام ظرفیت­های دولتی و غیردولتی خود در این راه استفاده می­نمایند. مرور تجارب کشورهای مذکور در این زمینه حکایت از آن دارد که حمایت­های دولتی، تصویب قوانین حمایتی و تسهیل­کننده، ایجاد نهادها و تشکل­های ضروری و بهره­گیری مطلوب از ظرفیت­های فرهنگی و همچنین استفاده از فنآوری­های نوین، مهم­ترین اقدامات کشورها در مسیر گسترش و توسعه صنایع فرهنگی و خلاق می­باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیگر آثار نویسنده