حلقههای میانی در عرصه فرهنگ
حلقههای میانی شامل گروههای نخبه دغدغهمند و فعال میشود که پیرامون یک مسئله تشکّل مییابند. این واحد اجتماعی پویا و منعطف، میتواند پیرامون مسائل حوزههای تخصصی متفاوتی شکل بگیرد. یکی از این حوزه ها، حوزه فرهنگ است.
بی شک مسائل متعدد و بغرنجی در عرصه فرهنگ وجود دارد که پرداختن به آنها، مطالبهی عموم و خصوص جامعه است. برای پرداختن به این مسائل، استفاده از ظرفیتهای مردمی و خروج از رویکردی کهنه که دولت را متولی انحصاری پرداختن به مسائل فرهنگی میدانست، امری ضروری است. این ضرورت با عنایت به بافت جامعهی ایرانی مضاعف میگردد. از آنروی که جامعهای با غنای فرهنگی کم نظیر در طول تاریخ، به قوت دینمدار و در نتیجه دارای حساسیت و هوشیاری فرهنگی- مذهبی شایان توجه است.
چرایی و چگونگی واسپاری مسائل فرهنگی
وجود سرمایه اجتماعی دغدغهمندی فرهنگی- مذهبی در جامعه ایرانی، حقیقتی است که بهرهبرداری از این سرمایه را با ابزاری همچون حلقهای میانی لازم مینماید. اما یک پرسش مهم در اینباره، اینست که اساسا چه مسئله یا مسائلی از حوزه تخصصی فرهنگ ، قابل مردمیسازی و واگذاری به حلقههای میانی است؟ گفتیم که در یک دیدگاه افراطی و مردود، همهی مسائل در انحصار دولت است، اما در سر دیگر این پیوستار و در دیدگاهی تفریطی، همهی مسائل بایستی به مردم واسپرده شود.
انگیزه این یادداشت، برگرفته از یک دیدگاه میانه است. دیدگاهی که معتقد نیست باید از دولت در حوزه فرهنگ و اندیشه سلب مسئولیت گردد و لیکن نبایست همهی مسائل فرهنگی هم در انحصار آن باشد. در اینجا اساسا به مسائلی اشاره میکنیم که به نظر میرسد واسپاری آنها به گروههای نخبه و فعال برآمده از مردم، به نحوی بی بدیل میتواند به حل این مسائل کمک نماید. تا حدی که در صورت پرداخت دولتها به این مسائل، صرف هزینهی بسیار بالا و بازدهی به نسبت پایینی به بار خواهد آمد. مسائل فرهنگی شایان واسپاری به حلقههای میانی را ذیل سه دسته کلی قرار میدهیم: اندیشهورزی و سیاستسازی فرهنگی، دیدهبانی فرهنگی، کنشگری درباره محصولات فرهنگی (تولید، توزیع و پایش).
اندیشهورزی و سیاستسازی فرهنگی
به جرئت میتوان گفت عرصه فرهنگ به دلیل پیچیدگیها و دقایق منحصر به فرد خود، نیازی مُبرَم به استفاده از ظرفیت نخبگان و اندیشهورزان برای اندیشهورزی و طراحی پیشنهادهای سیاستی در قیاس با دیگر عرصه ها دارد. حلقههای میانی نیز به عنوان مجموعههای نخبگانی ، میتوانند به خوبی در این عرصه ایفای نقش نمایند و به سان هیئات اندیشهورز و سیاستساز در خصوص مسائل متعدد و پیچیدهی عرصه ی فرهنگ عمل نمایند. ایجاد حلقههای میانی اندیشهورز به شرط وجود یک تکثر و تنوع مناسب، میتواند پیشران کم نظیر حکمرانی فرهنگی باشد.
دیدهبانی فرهنگی
دیدهبانی وضعیت فرهنگی، مقولهای بسیار مهم و به شدت مغفول در نظام حکمرانی فرهنگی ماست. حوزه فرهنگ و شاخههای متعدد آن، به ویژه با عنایت به میزان حساسیت و هوشیاری فرهنگ جامعه ایرانی، نیازمند وجود نهادهایی دیدهبان است که به طور مداوم به رصد وضعیت فرهنگ و تولیدات و مصارف فرهنگی بپردازد. لیکن این نهاد دیدهبان افزون بر رصد وضعیت، بایستی اقداماتی مکمل صورت دهد. از جمله این اقدامات، ارائه تحلیل و ترسیم وضعیت فرهنگی به ویژه برای سیاستگذاران فرهنگی است. افزون بر این اقدام که مخاطب آن، نخبگان و سیاستگذاران هستند، دیدهبانان فرهنگی یک رسالت درباره عموم مردم نیز بر دوش دارند: نگهداشت و رشد حساسیت فرهنگی- ارزشی جامعه. ادای این رسالت با اقداماتی نظیر روشنگری در خصوص آفات وضع فرهنگی جامعه و راهاندازی پویشهای مطالبهگرانه محقق میشود.
با این اوصاف، به وضوح میتوان دریافت که مردمیسازی این مسئله فرهنگی ضروری است. توضیح اینکه اولا پهنهی تحت دیدهبانی این دیدهبانان آنقدر گسترده است که محدودیت منابع مالی و انسانی دولت، برای پوشش دیده بانی این پهنه مطلوب نیست. ثانیا اثر اقدامات روشنگرانه و راهاندازی پویش های مطالبهگرانه بر مخاطب عام، آن هنگام خواهد بود که این اقدامات را از سوی یک مجموعه مردمی مشاهده کند، نه آنکه شاهد یک اقدام از بالا به پایین دولتی و به شکل دستوری باشد. ثالثا مردمی بودن دیدهبانی فرهنگی، میتواند میزان بروز آفات و مفاسدی همچون تعارض منافع، عدم شفافیت و جانبداری را به مراتب بکاهد.
بدین توصیف، حلقههای میانی در عرصهی مهم دیدهبانی فرهنگی نیز میتوانند نقشی ویژه ایفا نمایند. میتوانند به عنوان یک لایهی میانجی بین مردم و سیاستگذار، با بهرهگیری از مشاهدات جایگاه دیدهبانی خود، هر کدام از دو لایهی سیاستگذار و عموم را به نحو مقتضی مخاطب خود قرار دهند.
کنشگری محصولات فرهنگی
شکی نیست که محصولات و صنایع فرهنگی، بخش مهمی از فرهنگ را شکل میدهند. به گونه ای که توجه بسیاری از اندیشهورزان و سیاستگذاران عرصه فرهنگ، معطوف به این محصولات است. بنابراین، پرداختن به مردمی سازی مسائل مربوط به محصولات فرهنگی حائز اهمیت است.
برای توصیف مسائل و نقشههایی که حلقه های میانی میتوانند مطابق آنها در خصوص محصولات فرهنگی کنشگری نمایند، این کنشگری را به ۳ بخش تولید محصولات فرهنگی ، توزیع محصولات فرهنگی و پایش محصولات فرهنگی تقسیم نموده ایم.
تولید محصولات فرهنگی
این پدیده در کشورهای مختلف مرسوم است که در کنار تولیدکنندگان دولتی محصولات فرهنگی، تولیدکنندگان غیر دولتی (نظیر بخش خصوصی ) نیز فعالیت میکنند. اکنون به مدد تحولات فناورانه، امکان تولید محصولات فرهنگی توسط بخش غیر دولتی به مراتب تسهیل گردیده است. ضمن آنکه بازار تولید برخی از محصولات فرهنگی، نظیر محتوای ویدیویی، با رونقی روزافزون روبروست.
استفاده از ظرفیت حلقههای میانی در این خصوص، چند آورده برای ما خواهد داشت:
- موجب افزایش کمّیت محصولات فرهنگی و تقویت سهم تولیدات فرهنگی داخلی از بازار محصولات فرهنگی میشود.
- در یک فضای رقابتی موجب ارتقای کیفیت محصولات فرهنگی ساخت داخل نیز میگردد.
- با توجه به زمینه و انگیزه ی آرمانجویانه، ایدئولوژیک و انقلابی عمدهی حلقههای میانی ، میتواند منجر به تقویت تولیدات فرهنگی انقلابی گردد.
توزیع محصولات فرهنگی
حجم انبوه تولید محصولات فرهنگی، ناگزیر نیازمند یک شبکه ارتباطی وسیع برای رساندن محصولات به مخاطب است. در عصر کنونی که شاهد توسعه چشمگیر ارتباطات به مدد فناوریهای نوین هستیم، اگرچه توزیع محصولات تغییر روش یافته یا تسهیل گردیده است، اما همچنان موضوعیت دارد.
یکی از دلایل اهمیت توزیع محصولات فرهنگی توسط حلقههای میانی، تحقق بخشیدن به عدالت فرهنگی است. به این معنا که دسترسی به محصولات فرهنگی حتی برای دور افتادهترین نقاط کشور نیز فراهم شود. از دیگر دلایل اهمیت این موضوع، امکان ارتباط شبکههای حلقههای میانی تولیدکننده محصولات فرهنگی با حلقههای میانی توزیعکنندهی این محصولات است. تولیدکنندگان دولتی یا حتی تولیدکنندگان بخش خصوصی محصولات فرهنگی، هر کدام به توزیعکنندگانی خبره دسترسی دارند که خود این توزیعکنندگان نیز ممکن است دولتی یا خصوصی باشند و از طریق این توزیعکنندگان نیاز خود به توزیع محصولاتشان را برطرف میکنند. اما حلقه های میانی تولیدکننده -که به عنوان حالت سوم و چیزی غیر از دولتی و خصوصی هستند- برای توزیع محصولات خود نمیتوانند به خوبی از توزیعکنندگان دولتی و خصوصی بهره بگیرند. در حالی که میتوانند ارتباطی سازنده با توزیعکنندگان همسنخ خود برقرار کنند و از حلقههای میانی توزیعکننده به عنوان شبکهی گسترده توزیع محصولات خود بهره بجویند. در اینجا شایان ذکر است که ویژگی منحصر به فرد حلقههای میانی توزیعکننده در قیاس با توزیعکنندگان دولتی و خصوصی ، ایجاد شبکه توزیع فراگیرتر و کم هزینهتراست.
پایش محصولات فرهنگی
میتوان پایشگری محصولات فرهنگی را ذیل دیدهبانی فرهنگی دانست. لیکن پایشگری محصولات فرهنگی عرصهای تخصصیتر به نظر میرسد. پایشگری محصولات فرهنگی را میتوان به دو حالت تقسیم کرد:
نخست- پایشگری پیش از توزیع عمومی ، که شامل اقداماتی همچون ممیّزی و ردهبندی سنی محصولات میشود،
دو- دیگر پایشگری پس از توزیع عمومی، که شامل اقداماتی توصیهگرانه همچون طراحی توصیهنامه هایی در خصوص مصرف برخی محصولات فرهنگی به عموم افراد جامعه یا طراحی توصیهنامه هایی ویژه برخی گروههای اجتماعی همچون والدین، معلمان و دانش آموزان است.
سخن پایانی
یادداشت پیشرو، تلاشی بود برای ترسیم تصویری از مسیر حلقههای میانی و آیندهی این جریان اجتماعی در تناسب با حوزه فرهنگ. هر چند مفهوم حلقههای میانی مفهومی نوین در عرصه حکمرانی است، و هر چند تعیین وضعیت قطعی این حلقهها با مطالعه ی نتایج تحقق عملیشان اتفاق میافتد. اما توجه به نکات مذکور در هدایت و سیاستگذاری جریان حلقههای میانی فرهنگی، به خصوص بهرهگیری از نیروی کم نظیر این جریان و کمک به تحقق حکمرانی مردمی فرهنگ تأثیر خواهد گذاشت.
مراجع
- پور عزت، علی اصغر (۱۳۸۷). مبانی دانش اداره دولت و حکومت (مبانی مدیریت دولتی). تهران: سمت.
- خامنهای، سید علی (رهبر جمهوری اسلامی ایران) (۱۳۹۸)، بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان،https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=42633.
- خبرگزاری فارس (۱۳۹۸)، «انجمن خانواده آمریکا» داستان اسباببازیها را تحریم میکند،https://B2n.ir/b74168
- قربانی، علیرضا (۱۴۰۰)، دیدهبانها و نهادهای مردمی بازیگر مغفول حوزه فرهنگ (گفتگو با پایگاه اینترنتی فرهنگ سدید)، https://B2n.ir/e38525