آسیب‌شناسی حکمرانی پیوست فرهنگی

نویسنده وبلاگ
نویسنده وبلاگ

مقدمه

بیش از ۱۷ سال از مطالبه مستقیم <<پیوست‌فرهنگی>> توسط رهبر معظم انقلاب می‌گذرد. اما آنچه در این ۱۷ سال از این دغدغه مهم فرهنگی گذشته، چنگی به دل نمی‌زند، حتی برخی معتقدند دراین سال‌ها به جز چند مورد، تقریبا هیچ اقدامی در این خصوص صورت نگرفته‌است. در نشست <<آسیب‌شناسی حکمرانی پیوست فرهنگی>> که به همت اندیشکده حرف پژوهشکده سیاست‌گذاری شریف و با همراهی اندیشکده مطالعات فرهنگ و توسعه، گروه فحوا و با حمایت مرکز راهبردی فرهنگ و رسانه برگزارشد، جمعی از کارمندان و مسئولین به واکاوی این آسیب پرداختند.

متن

در نشست <<آسیب‌شناسی حکمرانی پیوست فرهنگی>> که در عصر سه‌شنبه مورخ ۹ خرداد ۱۴۰۲ برگزارشد، آقایان دکتر حسن بنیانیان (کارشناس فرهنگی و مولف در حوزه پیوست فرهنگی)، دکتر ابراهیم معظمی گودرزی (مدیر امور فرهنگ عمومی و سبک زندگی ایرانی اسلامی دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی)، حجت الاسلام ابراهیم نیک‌منش (عضو کارگروه تدوین نظام‌نامه پیوست فرهنگی کشور، از۸۸تا۹۲)، دکتر سید آرش وکیلیان (مدیر فرهنگی اجتماعی مرکز ملی فضای مجازی)، حجت الاسلام محمدصادق جمالی (کارشناس فرهنگی وزارت علوم) و آقای سعید وجدی شعاع (دبیر نشست و پژوهشگر حوزه پیوست فرهنگی) در خصوص آسیب های پیش‌برد و حکمرانی پیوست فرهنگی از زمان طرح رسمی آن در مطالبات رهبری معظم انقلاب تاکنون پرداختند.

پیوست فرهنگی، پیوسته مظلوم!

دکتر بنیانیان در ابتدای جلسه، بااشاره به آسیب های اساسی و انباشته عرصه فرهنگ در کشور، بیان داشت: پیوست فرهنگی را در اصل ، جزئی از بررسی داده و ستاده های فرهنگی تصمیمات مسئولین توسط خود ایشان و در مشورت با کارشناسان مربوطه می‌بینیم. مسئولین در سال‌های اخیر متوجه اثرگذاری‌های مختلف کارهای خود شده‌اند، مثلا در حوزه عدالت و در پی آن پیوست های مختلفی از جمله پیوست عدالت مطرح گردیده است. اما خطری که ما را تهدید می‌کند، مطرح ساختن <<پیوست‌فرهنگی>> در کنار <<پیوست اجتماعی>> است، و دراثر این آمیختن دو موضوع، مسائل فرهنگی به حاشیه‌ می‌رود و مسائلی اجتماعی مانند ازدواج و خانواده و حاشیه‌نشینی الویت می‌یابد. درحالیکه اصل پیوست فرهنگی یعنی اتصال تصمیمات مدیریتی به مبانی دینی اسلامی. پیوست فرهنگی باز هم دارد مظلوم واقع می‌شود!

این تلقی از پیوست‌نگاری بی فایده است

در ادامه دکتر وکیلیان به سه تلقی دم دستی از پیوست فرهنگی اشاره نمود: ۱. زمینه سازی فرهنگی برای جا انداختن یک فناوری با پروژه، که البته دستگاه‌های دولتی این‌کار را انجام می‌دهند، ۲. اصلاح تبعات خواسته و ناخواسته سیاست ‌ها و پروژه‌ها و فناوری‌ها، که مطلوب شورای عالی انقلاب فرهنگی است. این یک تعبیر معقول از پیوست فرهنگی است که البته چون عقلانیتی تاکنون در این‌باره حاکم نبوده، کاری هم مطابق این تلقی رایج انجام نشده. ۳. تلقی عمیق‌تر اینست که ارزش‌های مطلوب خودمان را در یک فناوری یا محصول جای دهیم. این تلقی درست اگر درک نشود نمی‌شود با محصولی که ارزش بنیادی‌اش ابتذال است، بتوانیم برخورد کنیم. به طور مثال ارزشی ذاتی در اینستاگرام وجود دارد که اساسا با ارزش‌های اصلی در تعارض است و اصلا نباید وارد فرهنگ ما شود. اصلا چنین ارزش‌هایی به نحوی عمدی و علمی در فناوری‌ها گنجاده می‌شوند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *