امتداد خط توسعه ایران با رشد صنایع خلاق

امتداد خط توسعه ایران با رشد صنایع خلاق

نویسنده وبلاگ
نویسنده وبلاگ

مقدمه

سال‌هاست بسیاری کشورهای توسعه‌یافته، صنایع راهبردی خود را از “فناوری‌های سخت” به “فناوری‌های نرم” تغییر داده‌اند. آنان اولویت سرمایه‌گذاری خود را بر روی صنایع خلاق قرار داده‌اند. این تغییر پارادایم برای ملت‌هایی که بتوانند زودتر از دیگران آن را درک کنند و با آن همراه شوند فرصت‌های قابل ملاحظه‌ای را برای موفقیت و توسعه آن کشور فراهم نموده است. امروزه باید بین یک اثر فرهنگی ـ هنری یا کالای فرهنگی ـ هنری (خلاق) تمایز قائل شد. در گذشته تولید اثر فرهنگی ـ هنری بدون توجه به نیاز مشتری صورت می‌گرفت، اما در اقتصاد مدرن این اثر به کالای فرهنگی یا خلاق تبدیل می‌شود که با توجه به نیاز مصرف‌کننده تولید می‌گردد.

کالای خلاق و هویت ملی

اهمیت کالای خلاق نسبت به محصولات صنعتی از این جهت است که با صدور کالای خلاق، علاوه بر سودآوری مالی، هویت یک ملت تحکیم و به دیگران نیز معرفی می‌شود. اگر اهداف یک صنعت درآمدزایی، اشتغال‌زایی، رشد اقتصادی کشور و نرخ ارزش افزوده آن صنعت در نظر گرفته شود شاید صنایع خلاق بر بسیاری از صنایع سخت برتری داشته باشد. این سوال همیشه مطرح است که چرا غالب کشورهای توسعه‌یافته، صنایع سخت خود را به کشور در حال توسعه واگذار می‌کنند و خود در صنایع با ارزش افزوده بالاتری سرمایه‌گذاری می‌کنند؟ آمار رشد صنایع خلاق در دنیا تکان‌دهنده است. پیش بینی می‌شود که در سال ۲۰۳۰ میلادی، ۱۰ درصد از تولید ناخالص داخلی در کل دنیا را صنایع خلاق و فرهنگی تشکیل دهند. امروز و در سال ۲۰۲۳، ارزش صنایع خلاق و فرهنگی بالغ بر یک هزار میلیارد دلار بوده است. این آمار بر اهمیت و لزوم برنامه‌ریزی‌های بلندمدت تأکید دارد. از این‌رو برای آنکه بتوان در دنیای رقابتی اقتصاد امروزی دوام آورد، می‌بایست خلاقیت در بازارهای رقابتی جایگاه محکمی برای خود ایجاد نماید.

صنایع خلاق، شامل رسانه‌های سمعی بصری چون رادیو، تلویزیون، سینما، صنعت نشر مانند کتاب، مطبوعات و نشریات، بازی‌های رایانه‌ای، نرم‌افزارهای چندرسانه‌ای، صنایع دستی، اسباب‌بازی و طراحی، مد لباس و خدمات و محصولاتی از این دست می‌شود که عموماً در سطح وسیعی تکثیر و در اختیار عموم قرار می‌گیرند. صنایع خلاق در واقع نوعی صنعت خلاقانه به حساب می‌آید که سرمایه اصلی آن اندیشه، فرهنگ و ابتکار است و با سرمایه مالی اندک می‌تواند فرصت مناسبی برای کارآفرینی فراهم آورد.

صنایع خلاق در ایران

وضعیت صنایع خلاق و فرهنگی در ایران صنعت و توسعه هر شاخه صنعتی در هر کشور می‌بایست مولد فرصتهای شغلی باشد و از صنایع سخت شامل صنایع خودروسازی، فولاد، سیمان و غیره انتظار می‌رود در اشتغال‌زایی نقش بسزایی داشته باشد، اما از صنایع نرم از جمله صنعت موسیقی، سینما، انیمیشن و بازی‌های رایانه‌ای که به عنوان صنایع خلاق تلقی می‌شوند، انتظار اشتغالزایی نمی‌رود. در سایر کشورهای پیشرفته و صنعتی دنیا، فرهنگ و هنر پر رونق‌ترین بخش اشتغالزایی به حساب می‌آید و همه ساله میلیاردها دلار برای بخشهای مختلف درآمدزایی ایجاد می‌کند. در عین حال، در ایران، فعالیت در حوزه فرهنگ و هنر از لحاظ اشتغال و درآمدزایی بدون بهره بوده و هر ساله میلیاردها ریال سرمایه ملی به عنوان هزینه از دوره فعالیت‌های مفید و اقتصادی کشور خارج می‌شود. دلیل عمده آن می‌توان به دیدگاه‌های سنتی و نبود عدم تلفیق کسب و کار و صنعت با فرهنگ و هنر در سیاستگذاری دولتی دانست.

مزایای تبدیل صنایع خلاق به یک شریان اقتصادی

سال‌ها از ملی شدن شریان اقتصادی کشور می‌گذرد و در طی این سال‌ها صدها میلیارد دلار درآمد نفتی نصیب کشور شده و به دلیل عدم استفاده صحیح از این ثروت ملی اختلالی در اقتصاد ایران ایجاد شده است. بدون شک تولید و صادرات کالاهای غیرنفتی از مشخصه‌های کشورهای توسعه‌یافته می‌باشد و عدم توجه به این معقوله سبب تزریق صرفا درآمدهای نفتی به اقتصاد شده و این امر موجب ایجاد دور تسلسلی از افزایش نقدینگی، تورم و واردات از یک سو و کاهش توان رقابتی تولید داخل و افول آن از سوی دیگر شده است. اتکا به درآمد نفتی نه تنها مقدمات توسعه و پیشرفت اقتصاد ایران را فراهم نیاورده بلکه با بهره‌برداری بی‌رویه از منابع طبیعی و رکود در بخش صنعت به “بیماری هلندی” مبتلا گردیده است. بیماری هلندی اولین بار توسط مجله اکونومیست در سال ۱۹۷۷ استفاده شد و به رابطه بهره‌برداری بی‌رویه از منابع طبیعی و رکود در بخش صنعت اشاره دارد. دولتهای کنونی و پیشین ایران در بازه‌های زمانی گوناگون اساس فعالیتهای مولد اقتصادی داخل کشور را در جهت فعالیت‌های با ارزش افزوده بالا قرار نداده و با تکیه به درآمدهای نفتی تبدیل به “دولت رانتیر” شده است. هر دولتی که ۴۲ درصد یا بیشتر از کل درآمد خود را از راه خارجی ـ حاصل از صدور یک یا چند ماده خام ـ به‌دست آورد، دولت رانتیر لقب می‌گیرد. وابستگی به یک منبع درآمدی موجب شده است تا نوسانات احتمالی در میزان درآمد حاصل از این منبع بر تمام بخش‌های اقتصادی کشور تأثیرگذار باشد. اقتصاد ایران به منظور کاهش وابستگی به صادرات نفتی در راستای سند چشم‌انداز ۱۴۰۴ نیازمند سرمایه‌گذاری، توسعه و گسترش و تولیدات در حوزه‌های جدید است.

با توجه به پیشینه غنی فرهنگ ایرانی ـ اسلامی کشور ایران، بخش فرهنگ و هنر با زایش و توسعه صنایع خلاق، می‌تواند از حوزه هزینه‌ محور به عرصه ثروت‌آفرینی (ثروت اقتصادی، ثروت اجتماعی، اشتغال‌زایی بالا و…) وارد و به عنوان موتور اصلی اقتصادی کشور تبدیل شود.

از این شاهراه، ایران قرن پانزدهم، ایرانی باشکوه، توانگر، شکوفا و مقتدر خواهد بود و یاری‌گران و بازی‌گرانش، فرزندان و نوادگان کاوه و فریدون و سورنا و آرتمیز و آتوسا و دیگر دلیران و شیرزنان ایرانی است و دنیا از پس این جهش، روایتگر اعجاز خداگونه هنر-صنعت ایران خواهد بود. صنایع خلاق ایران هم با پیشینه تاریخ و تمدن بی همتای این سرزمین، پیشاهنگ توسعه پایدار و شناساندن ایران در دنیا خواهد شد. صنایع خلاق، راهگشای مسیر توسعه پایدار و کلید گشایش دشواری‌های بزرگی ست که هزار دست‌آورد دارد و اشتغال مبتنی بر کرامت انسانی برای میلیون ها نفر در سراسر کشور، صیانت از میراث فرهنگی، تاریخی و طبیعی با مشارکت مردم و توسعه اقتصاد مشارکتی از آن جمله‌اند و بیش از اینها انتظار می‌رود.

صنایع خلاق دریایی‌ست بس شگرفت که امتداد خط توسعه در این صنعت بی‌انتهاست. محصولات این صنعت ظرفیت و پذیرش فروش به تمامی مردم دنیا را دارد و مصرف این محصولات، هرگز به پایان نخواهد رسید. میلیون‌ها نفر در این صنعت می‌توانند فعالیت کنند و میلیاردها دلار برای کشور درآمدزایی کنند به علاوه این محصولات تولیدی که در سراسر جهان به فروش خواهد رسید و در خانه‌ها، مغازه‌ها، باغ‌ها، هتل‌ها و … استفاده می‌شود و به چشم مردم خواهد خورد، معرف فرهنگ و هنر ایران می‌شود و به صورت مستقیم و غیرمستقیم به گرایش مردم و جذب گردشگران خارجی می‌انجامد.

جمع‌بندی

صنایع خلاق، توامان، پیشرفت و اصالت را هدیه می‌دهد و یک محصول کاربردی و بی‌روح را تبدیل به یک محصول کاربردی می‌کند که همچون یک اثر هنری در محیط پیرامون بدرخشد. صنایع خلاق کاملاً مردمی است، تحریم‌پذیر نیست و پیوست‌های فرهنگی را توسعه می‌دهد. ایران در این صنعت در مقیاس جهانی دارای مزیت منحصر به فرد است و دلیل آن عقبه تاریخی و فرهنگی ایران است. ظرفیت‌های انسانی و علاقه عموم به صنایع دستی، هنر و گرایش به سنت‌ها قابلیتی است که صنایع خلاق را قدرت می‌بخشد و وجود نهادها، شرکت‌ها، برند‌ها، هنرمندان و … در صورت قرار گرفتن در زنجیره ارزش صنایع خلاق و فعالیت یکپارچه برای توسعه این صنعت در مقیاس جهانی، ملی و منطقه‌ای می‌تواند گردش این صنعت و توسعه پایدار را برای همیشه تضمین کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *