برشی از گزارش چشمانداز اقتصاد خلاق ۲۰۲۴
در دهههای اخیر، فناوریهای دیجیتال و هوش مصنوعی با سرعتی بیسابقه به تحول صنایع مختلف پرداختهاند و در حال حاضر به عنوان نیروهای محرک اصلی در توسعه و رشد صنایع خلاق نیز شناخته میشوند. این تحول نه تنها موجب ایجاد فرصتهای بیشمار برای افزایش بهرهوری و ارتقای کیفیت تولیدات خلاقانه شده است، بلکه چالشهایی را نیز برای سیاستگذاران، هنرمندان و شرکتهای فعال در این حوزه به همراه داشته است. به منظور بهرهبرداری بهینه از این فرصتها و کاهش خطرات احتمالی، ضروری است که سیاستگذاران با دقت توسعههای فناوری را رصد کرده و چارچوبهای سیاستی و مقرراتی مرتبط را بهروزرسانی کنند. تنها در این صورت است که میتوان از این تغییرات به نفع رشد اقتصادی، نوآوری و پایداری صنایع خلاق استفاده کرد.
کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل متحد (UNCTAD) در آخرین گزارش خود با عنوان «چشمانداز اقتصاد خلاق در سال ۲۰۲۴»، به صورت ویژه فرصتها و چالشهای ناشی از تحولات دیجیتالیسازی و هوش مصنوعی در اقتصاد خلاق را بررسی کرده است. در این نوشتار، ایدههای آنکتاد در خصوص ملاحظات سیاستی کشورها در خصوص پیشروی هوش مصنوعی در اقتصاد خلاق که در متون مرتبط با این عرصه کمتر به آن پرداخته شده است، ارائه میشود. شناخت و درک این برنامهها، بستری برای فهم نسبت بین سیاستگذاریهای دیجیتالیسازی و هوش مصنوعی با عرصه صنایع خلاق کشور فراهم میکنند و این پرسش را مطرح میکند که ایران در این حوزه چه مسیری را پیموده است؟
استفاده از ابزارهای دیجیتال و هوش مصنوعی در اقتصاد خلاق: ابتکارات دولتی
ادغام ابزارهای دیجیتال و هوش مصنوعی (AI) در اقتصاد خلاق، فرصتهای دگرگونکننده را باز کرده و در عین حال به چالشهایی مانند حفاظت از حق چاپ، دسترسی منصفانه و سازگاری فناوری پرداخته است. در سرتاسر جهان، کشورها در حال اجرای استراتژی های متنوعی برای به حداکثر رساندن پتانسیل تحول دیجیتال در صنایع خلاق هستند. در جدول زیر ۱۴ کشور ابتکاراتی خاص در حوزه دیجیتالسازی و هوش مصنوعی برای صنایع خلاق را گزارش دادهاند:
حکمرانی و چارچوبهای سیاستگذاری هوش مصنوعی و تجارب کشورها در این زمینه
ادغام هوش مصنوعی (AI) در بخشهای مختلف، از جمله صنایع خلاق، فرصتهای تحولآفرین را به همراه داشته و در عین حال چالشهایی را به وجود آورده که نیازمند حکمرانی و چارچوبهای سیاستگذاری شفاف هستند. گزارش چشمانداز اقتصاد خلاق ۲۰۲۴ آنکتاد بر ضرورت تدوین مقررات شفاف و قوی تأکید دارد تا توازن بین نوآوری و مسئولیت اخلاقی حفظ شده و رشد پایدار اقتصاد خلاق تضمین شود.
چندین کشور چارچوبهایی برای تنظیم مقررات هوش مصنوعی تدوین کردهاند که رویکردهای متنوعی را در حکمرانی نشان میدهد. اگرچه این ابتکارات همیشه به صنایع خلاق اختصاص ندارند، اما تأثیرات مهمی بر ذینفعان و شاغلان این بخشها میگذارند. در سال ۲۰۱۷، استراتژی پان-کانادایی هوش مصنوعی، به عنوان اولین استراتژی این نوع، راهاندازی شد. این برنامه پنجساله با سرمایهگذاری ۱۲۵ میلیون دلاری، هدف گسترش فناوریهای هوش مصنوعی برای ایجاد منافع اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی مثبت دارد. چین نیز در همین سال برنامه توسعه نسل جدید هوش مصنوعی را آغاز و اهداف جاهطلبانه خود در این بخش را تعیین کرد. قانون هوش مصنوعی بخشی از استراتژی دیجیتال گسترده اتحادیه اروپا است که استفاده اخلاقی و قابلاعتماد از هوش مصنوعی را تضمین میکند. استراتژی ملی هوش مصنوعی در فرانسه بر تأمین بودجه برای تحقیقات و توسعه و ایجاد دستورالعملهای اخلاقی در زمینه هوش مصنوعی متکی است. آلمان با تأسیس کمیسیون اخلاق داده، راهنماییهایی در زمینه اخلاق داده و هوش مصنوعی ارائه داده است. در سنگاپور استراتژی ملی هوش مصنوعی با تمرکز بر چهار محور کلیدی پذیرش هوش مصنوعی، رشد قابلیتها، تضمین توضیحپذیری و انسانمحوری هوش مصنوعی و استفاده اخلاقی و مسئولانه از آن شکل گرفته است. در ایالات متحده آمریکا، قانون ابتکار ملی هوش مصنوعی که در سال ۲۰۲۰ تصویب و در اوایل ۲۰۲۱ اجرا شد، با هدف تسریع تحقیق و توسعه هوش مصنوعی در بخشهای مختلف به تصویب رسید.
ضرورت همکاریهای بینالمللی
حکمرانی هوش مصنوعی به طور قابل توجهی از همکاری بینالمللی بهرهمند میشود، زیرا بسیاری از چالشها مانند اخلاق داده، سوگیری الگوریتمی و اختلافات مالکیت فکری از مرزهای ملی فراتر میروند. نکات کلیدی گزارش ناظر بر این موضوع عبارتست از:
- همکاری فنی برای استانداردسازی
سازمانهایی مانند سازمان بینالمللی استانداردسازی (ISO)، کمیسیون بینالمللی الکتروتکنیک (IEC) و مؤسسه مهندسان برق و الکترونیک (IEEE) نقش حیاتی در ایجاد استانداردهای مشترک برای هوش مصنوعی دارند.کشورهای در حال توسعه باید به طور فعال در شکلدهی این استانداردها مشارکت کنند تا شکاف مهارتی، حفاظت از دادهها و کمبودهای زیرساختی خود را برطرف کنند.
- هماهنگی سیاستها
اصول توافقشده میتواند موانع تجاری را کاهش داده و چارچوبهای مقرراتی را برای اطمینان از نوآوری، اشتراک داده و استقرار هوش مصنوعی هماهنگ کند.
- ایجاد اعتماد
اصول پذیرفتهشده بینالمللی میتواند اعتماد را ایجاد کرده و استفاده از هوش مصنوعی برای توسعه اجتماعی و اقتصادی را متوازن کند و در عین حال فضای سیاستی هر کشور را رعایت کند.
توصیههای سیاستی
اقتصاد خلاق بهعنوان نیرویی محرک، نه فقط در تولیدات فرهنگی بلکه در شکلدهی جوامع انسانی، میتواند مرزهای نوآوری را گسترش دهد. از این رو در لحظهای حساس و سرنوشتساز قرار دارد. فناوریهای نوظهور تنها ابزارهایی برای ارتقای نوآوری نیستند، بلکه میتوانند تغییرات ساختاری در صنایع خلاق ایجاد کنند. بهرهگیری بهینه از این فرصتها مستلزم سیاستگذاری هوشمندانه و فراتر از قواعد سنتی است و بر شفافیت، مسئولیتپذیری و همکاری تمرکز دارد. سیاستگذاران با تمرکز بر این توصیهها میتوانند به خلق آیندهای پایدارتر، الهامبخشتر و مبتنی بر همکاری جهانی کمک کنند. برای دستیابی به این اهداف، توصیههای زیر به سیاستگذاران ارائه میشود:
۱. سرمایهگذاری در فناوری:
- دولتها باید فناوریهای نوظهور را برای مدرنسازی صنایع سنتی و تقویت نوآوری ادغام کنند. این سرمایهگذاریها پایهای برای رقابتپذیری بلندمدت خواهند بود.
۲. سیاستهای آموزشی و توانافزایی:
- باتوجه به افزایش تقاضا برای مهارتهای دیجیتالی نوین، آموزش و توسعه مهارتهای محلی در حوزه هوش مصنوعی و ابزارهای دیجیتال باید اولویتی کلیدی باشد تا نیروی کار بتواند با تغییرات فناوری همگام شود.
۳. ایجاد چارچوبهای قانونی تطبیقپذیر:
- قوانین شفاف در زمینه مالکیت معنوی، حق چاپ، و استفاده اخلاقی از هوش مصنوعی برای رشد پایدار و عادلانه ضروری است.
۴. تقویت همکاریهای بینالمللی و منطقهای:
- ایجاد پلتفرمهایی برای تشویق مشارکت و تبادل دانش میان کشورهای مختلف میتواند فرصتهای جدیدی برای نوآوری و توسعه صنایع خلاق فراهم کند.
۵. ایجاد تعادل بین منافع ملی و استانداردهای جهانی:
- کشورها باید ضمن شناسایی مزیتهای محلی خود، استانداردهای جهانی را بپذیرند تا بتوانند در فرآیند جهانی شدن نقشی فعال و سازنده ایفا کنند.
۶. پرداختن به ناهمسانی های توسعه:
- سیاستگذاران باید به نابرابریهای موجود در دسترسی به فناوری، زیرساختهای دیجیتال، و مهارتهای مرتبط با هوش مصنوعی توجه کنند.
- برنامههایی برای پر کردن شکافهای دیجیتال در کشورهای در حال توسعه، از جمله دسترسی به دادهها و منابع محاسباتی، باید در اولویت قرار گیرند.
- ناهمسانیهای توسعه، مانعی جدی در مسیر بهرهبرداری عادلانه از فرصتهای هوش مصنوعی است. سیاستگذاران با طراحی برنامههای جامع و شفاف میتوانند زمینه را برای کاهش این نابرابریها و تقویت اقتصاد خلاق بهطور عادلانه در سراسر جهان فراهم کنند.
نقد جامع اسناد هوش مصنوعی در ایران: چالشها و راهکارها
اسناد ملی هوش مصنوعی ایران، شامل سند ملی هوش مصنوعی جمهوری اسلامی ایران و ۲۵ اقدام راهبردی برای توسعه هوش مصنوعی، بهتازگی تدوین شدهاند. این اسناد با هدف ارتقای جایگاه ایران در حوزه هوش مصنوعی و ایجاد زیرساختها و ظرفیتهای لازم برای بهرهبرداری از این فناوری تدوین شدهاند. با این حال، در بررسی دقیقتر این اسناد، برخی چالشها و کاستیها مشهود است که نیازمند توجه ویژهای هستند
چالشهای ساختاری و محتوایی اسناد
یکی از مهمترین نقدها به اسناد، عدم شفافیت در چگونگی اجراییسازی اهداف کلان آنها است. به عنوان مثال، سند ملی هدف آرمانگرایانهای مانند قرار گرفتن ایران در میان ۱۰ کشور برتر هوش مصنوعی جهان تا سال ۱۴۱۲ را مطرح کرده است، اما جزئیات دقیقی درباره مسیر دستیابی به این هدف یا منابع مالی لازم ارائه نمیدهد. این عدم شفافیت میتواند به اجرایی نشدن بخشهایی از برنامهها منجر شود.
در حوزه تجاریسازی و کاربردهای عملی، اسناد عمدتاً بر توسعه زیستبوم و تقویت نیروی انسانی تمرکز کردهاند، اما مکانیسمهای مشخصی برای انتقال فناوری از پژوهش به بازار تعریف نشده است. علاوه بر این، نقش بخش خصوصی که میتواند سهم قابلتوجهی در توسعه و تجاریسازی فناوری ایفا کند، بهطور مؤثری تبیین نشده است.
نگاه اسناد به تعاملات بینالمللی نیز کمرنگ و کلیگویی است. اگرچه به اهمیت همکاری با کشورهای همسو اشاره شده، اما برنامهای عملیاتی برای ایجاد مشارکتهای منطقهای یا بهرهگیری از ظرفیتهای علمی بینالمللی ارائه نشده است. این در حالی است که تحریمها و محدودیتهای اقتصادی، امکان دسترسی ایران به فناوریهای پیشرفته را دشوار کرده و لزوم تعریف دقیقتر این همکاریها را دوچندان میکند.
تطبیق با اسناد بینالمللی
مقایسه اسناد ملی ایران و رویکردهای بینالمللی نشان میدهد که کشورهای پیشرو در زمینه هوش مصنوعی، سیاستهای عملیتر و شفافتری در پیش گرفتهاند. به عنوان مثال:
- سرمایهگذاری در فناوری: کشورهای پیشرو مانند چین و سنگاپور، سرمایهگذاریهای کلانی در توسعه زیرساختها و فناوریهای نوین داشتهاند. این در حالی است که اسناد ایران اگرچه بر توسعه زیرساختها تأکید دارند، اما راهکارهای عملی و منابع مالی مشخصی برای این سرمایهگذاریها ارائه نکردهاند.
- توسعه نیروی انسانی: کشورهای پیشرو بر آموزش و توسعه نیروی انسانی با مهارتهای پیشرفته هوش مصنوعی تمرکز دارند. در حالی که ایران نیز در اسناد خود به تربیت نیروی انسانی اشاره کرده است، سازوکارهای عملیاتی برای جلوگیری از مهاجرت نخبگان و حفظ این نیروها کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
- اخلاق هوش مصنوعی: در گزارش آنکتاد، اخلاق هوش مصنوعی یکی از جنبههای کلیدی است که توسط کشورهای مختلف مورد توجه قرار گرفته است. با این حال، در اسناد ایران، رویکرد به اخلاق بیشتر کلی و تئوریک است و کمتر به اقدامات اجرایی یا نظارتی پرداخته شده است.
- همکاریهای بینالمللی: در حالی که گزارش آنکتاد بر اهمیت همکاریهای جهانی و استانداردسازی تأکید دارد، اسناد ملی ایران به دلیل محدودیتهای تحریمی و نبود برنامههای عملیاتی مشخص، در این زمینه ضعیفتر عمل کردهاند.
پیشنهادات برای بهبود تطبیق با استانداردهای بینالمللی
- تعیین مسیرهای عملی برای اهداف کلان: ایران میتواند با الهام از کشورهای موفق، اهداف کلان خود را به اهداف عملی و قابل اندازهگیری تبدیل کند و نقشه راه دقیقی برای دستیابی به آنها تدوین نماید.
- تقویت تجاریسازی و بخش خصوصی: ایجاد سازوکارهای حمایتی برای تجاریسازی فناوریها و تشویق مشارکت بخش خصوصی میتواند به ایران کمک کند تا از پتانسیل اقتصادی هوش مصنوعی بهره بیشتری ببرد.
- توجه به اخلاق کاربردی: تدوین چارچوبهای اخلاقی عملی و نظارت بر استفاده اخلاقی از هوش مصنوعی، هم در سطح ملی و هم در تعاملات بینالمللی، ضروری است.
- ایجاد سازوکارهای همکاری منطقهای: با توجه به محدودیتهای تحریمی، ایران میتواند با کشورهای همسو و منطقهای همکاریهای علمی و فناورانه مشترکی ایجاد کند.
- تمرکز بر کاهش مهاجرت نخبگان: ایجاد انگیزههای شغلی و مالی، همراه با فراهم کردن فضای مناسب برای فعالیت نخبگان، میتواند به حفظ این سرمایههای انسانی کمک کند.
- تقویت زیرساختهای فناوری: توسعه مراکز داده ملی و بهبود دسترسی به تجهیزات پیشرفته پردازشی، بهویژه در شرایط محدودیتهای بینالمللی، باید در اولویت قرار گیرد.
ایران، با وجود چالشهای پیشرو، از مزیتهای نسبی قابلتوجهی در حوزه هوش مصنوعی برخوردار است. انتشار گسترده مقالات علمی و تولیدات پژوهشی در این زمینه، گواهی بر توانمندی بالقوه علمی کشور است. علاوه بر این، وجود استارتاپها و شرکتهای دانشبنیان فعال در حوزه هوش مصنوعی، ظرفیتهای قابلتوجهی برای رشد اقتصادی و نوآوری در سطح ملی و منطقهای فراهم کرده است. با این حال، استفاده بهینه از این ظرفیتها نیازمند برنامهریزی دقیق، شفافیت در سیاستگذاری، و تقویت هماهنگی بینسازمانی است.
مقایسه اسناد ملی هوش مصنوعی ایران با تجربیات کشورهای موفق نشان میدهد که ایران از پتانسیل بالایی برای توسعه این فناوری برخوردار است. اما تحقق این ظرفیتها مستلزم تقویت زیرساختها، تعامل مؤثرتر با استانداردهای بینالمللی، و رفع چالشهای ساختاری است. هوش مصنوعی میتواند به ابزاری کلیدی برای رشد اقتصادی، توسعه پایدار، و تحقق عدالت اجتماعی در ایران تبدیل شود، اما این مسیر تنها با برنامهریزی منسجم و اراده سیاسی قوی امکانپذیر خواهد بود. ایران، با اصلاح چالشهای موجود و بهرهگیری از تجربیات جهانی، میتواند به یکی از بازیگران اصلی هوش مصنوعی در منطقه و حتی جهان تبدیل شود.