جنگ میان اوکراین و روسیه، همانند جنگهای دیگر، پیامدها و ابعادی فرهنگی داشته است. در این نسخه به بازخوانی و واکاوی تجربه و ابتکار عمل جامعه اوکراین در مواجهه با جنگ چند سال اخیر کشورشان با روسیه میپردازیم. در طی این جنگ، مردم اوکراین رفتارهای فرهنگی و خلاقانهای از طیفهای مختلف از خود نشان دادهاند که توجه به آنها برای عموم جوامع مواجه با پدیدار جنگ، از جمله جامعه ایرانی، شایان توجه است.
با تیکتاک یا اسکیت: مقاومت نسل جدید اوکراین با زبانی متفاوت
نسل جدید در هر کشوری، اقتضائات و اظهارات فرهنگی ویژه و متفاوتی نسبت به نسلهای گذشته خود مواجه است. این تفاوت در زیست فرهنگی، گاه آنچنان فاحش است که ملتها را نگران شکاف فرهنگی و از دست رفتن ارزشهای ملی و عقیدتی خود در نسلهای جدید میکند. اما گویا در نسل جوان اوکراین، یک ارزش مشترک مهم با نسلهای گذشته در ایام جنگ نمایان شده است: میهندوستثی و غیرت ملّی.
جوانان و نوجوانان اوکراینی در مواجهه با فرهنگ، کنشهایی را از خود بروز دادهاند که حاکی از پایبندیشان به این ارزش ملی است، هر چند شور و خلاقیت جوانانه چاشنی کنشهای فرهنگی این نسل موسوم به نسل زد برای اظهار مقاومت علیه دشمن شده است.
کنش رسانهای والرینا شاشنک، عکاس جوان اوکراینی در تیک تاک از این قبیل است. شاشنک با ارائه گزارشی تصویری از زیست روزمره خود در سکوی تیک تاک و با رویکرد «طنز سیاه» نقشی بهسزا در دفاع فرهنگی از کشور خود و جلب نظر مخاطبان جهانی در حمایت از اوکراین داشته است. محتویات تولیدی او که با زیرنویس انگلیسی همراه بوده، بازدیدهای میلیونی داشته و یکی از موفقترین نمونههای متعدد فعالیت اوکراینیها در تیک تاک به نفع کشورشان را شامل شده است (نیویورکر).
اسکیتسواری در دل مناطق جنگزده، نوع دیگری از فریاد مقاومت جوانان و نوجوانان اوکراینی است. گروهی از این جوانان و نوجوانان اسکیتسوار با برنامههای مشترک در نقاطی از شهر، با استفاده از اسکیتبرد، فضاهای آسیبدیده شهری را به مکانهایی برای ابراز هویت و مقابله با بحران تبدیل کردهاند. این فعالیت نه تنها بهعنوان یک ورزش، بلکه بهعنوان ابزاری برای مقابله با اضطراب و شرایط روانی نامطلوب جنگی عمل میکند (گاردین).
«شجاع باش مثل اوکراین»، پویشی فراتر از مرزها
آژانس خلاق Banda پویشی را تحت عنوان «شجاع باش مثل اوکراین (Be Brave Like Ukraine)» را در آوریل ۲۰۲۲ طراحی و اجرا نمود که هدف از آن، معرفی مفهوم «شجاعت» به عنوان ویژند و پیام ملی اوکراین در طول جنگ بوده است. این پویش موفق به جلب همکاری دولت اوکراین، از جمله دفتر رئیس جمهور و برخی وزارتخانههای مرتبط با امور خارجه، فرهنگ و ارتباطات گردید. پویش به دنبال استفاده از ظرفیت تابلوهای شهری (بیلبوردها)، اقلام تبلیغاتی (نظیر تیشرت و پرچم اوکراین) و محتوای تصویری در فضای مجازی بوده است.
پویش «شجاع باش مثل اوکراین» در بیش از ۲۲ کشور و ۱۶۰ شهر جهان اجرا شد. از میدان تایمز نیویورک گرفته تا ایستگاههای متروی استکهلم و لندن، پیام مقاومت مردم اوکراین با رنگهای ملی آبی و زرد و فونت آوانگارد «KTF Jermilov» روی تابلوهای شهری، صفحهنمایشهای دیجیتال و حتی قایقهای تبلیغاتی نقش بست. این پویش در مجموع در ۱۳٬۰۰۰ صفحه دیجیتال در سراسر جهان به نمایش درآمد و در مکانهایی نظیر ایستگاههای مترو، میادین عمومی، پایانههای حملونقل و فضای شهری پرازدحام نصب شد.
میزان نمایش رسانهای پویش قابلتوجه بود: بیش از ۲ میلیارد نمایش در رسانههای مختلف ثبت شد. سهم رسانههای محیطی از این عدد ۱.۰۶۳ میلیارد نمایش و سهم رسانههای دیجیتال و شبکههای اجتماعی ۱.۰۰۴ میلیارد نمایش بود. شعار این پویش یعنی BRAVEUKRAINE# در فضای مجازی فراگیر شد و در کنار آن بیش از ۲۰۰ ویژند داخلی و بینالمللی نیز به صورت داوطلبانه در ترویج پیام آن مشارکت کردند.
جالب آنکه این سطح از تأثیرگذاری بدون صرف هیچ هزینهای برای خرید فضای تبلیغاتی صورت گرفت و در عوض، با مشارکت داوطلبانه بیش از ۸۹ کارمند از شرکت Dentsu و شرکای رسانهای آن در سراسر جهان محقق شد. با این وجود، ارزش تبلیغاتی برآوردشده برای پویش چیزی در حدود ۵.۹ میلیون دلار آمریکا تخمین زده شد.
پویش «Be Brave Like Ukraine» فراتر از یک ابتکار تبلیغاتی صرف بود؛ این پویش به ابزاری برای دیپلماسی عمومی، ویژندسازی ملی و تقویت روحیه ملی در دل جنگ بدل شد. حضور پررنگ آن در فضای رسانهای جهانی، همبستگی جهانی با این کشور را تقویت کرد. همچنین رهبران سیاسی و مقامات دولتی بسیاری، از جمله رئیسجمهور و وزرای دولت اوکراین، با بازنشر تصاویر بیلبوردها و پیامهای همبستگی در فضای مجازی، به این پویش وجهی رسمی و فراگیر بخشیدند (منبع).
تبدیل موزهها به کانونهای مقاومت فرهنگی
از آغاز جنگ با روسیه در فوریه ۲۰۲۲، موزههای اوکراین ساختار و مأموریت خود را بهطور بنیادین تغییر دادهاند. این مؤسسات که پیش از جنگ محلی بودند، اکنون به مراکز فعالی تبدیل شدهاند که پرچم مقاومت فرهنگی را بر دوش گرفتهاند. از جمله تغییرات کلیدی شامل کمک به بازگشت آوارگان و کهنهسربازان به جامعه، مستندسازی مستقیم روایتهای جنگ توسط پژوهشگران و نیروهای نظامی و فراهم آوردن پلتفرمهایی برای گفتوگوی باز درباره وحدت اجتماعی است .
بسیاری از موزههای منطقهای که از مناطق اشغالی منتقل شدهاند، مانند موزههای لوگانسک و اسلوویانسک، در شهرهایی چون لویو و خملنیتسکی مستقر شدهاند و از طریق برگزاری نمایشگاههای سیار و همکاری میانمنطقهای نقش قابل توجهی در کنارزدن تأثیر تبلیغات روسی ایفا کردند و به گسترش گفتوگوی ملی کمک کردند . عملیاتهایی همچون حفاظت اضطراری از آثار با ارزش، دیجیتالیسازی گسترده و نگهداری در پناهگاهها موجب شد گنجینههای فرهنگی حتی در شرایط خطرآفرین جنگ دوام یابند (منبع).
از دیگر نمونههای برجسته، پاسخ موزههای ملی در کیف به حملات موشکی بود؛ آنها به سرعت به تامین ژنراتور، تجهیزات بستهبندی و حمایت از کارکنان پرداخته تا آثار آسیبدیده باقی نمانند . افزون بر این، پژوهشگران و نگهبانان فرهنگی مانند لئونید ماروشچاک نامآشنا شدند؛ او با وجود تهدیدات مستقیم، هزاران اثر شامل سرامیکها، مجسمهها و اسناد تاریخی را از مناطق جنگی نجات داد و چندین بار هدف حملات پهپادی قرار گرفت.
به موازات حفاظت فیزیکی، پروژههای مستندسازی و یادآوری نقش قابل توجهی یافتند. موزه «صداهای شهروندان» Museum of) Civilian Voices) با جمعآوری بیش از ۱۲۸ هزار روایت شخصی از قربانیان و بازماندگان، نقش مهمی در ثبت حقیقتِ جنگ و زمینهسازی حقوقی در آینده بهعهده گرفته است. این پروژه، همراه با همکاری نهادهای بینالمللی، میراث شفاهی را با ابزارهای هنری و تحقیقات اجتماعی ترکیب کرده است.
همزمان با این تلاشها، شبکههایی اروپایی مانند NEMO و بنیاد OBMIN برنامه همکاری چهار سالهای را از سال ۲۰۲۵ آغاز کردهاند تا آموزش، بودجه و انتقال تجربیات برای موزههای اوکراینی فراهم شود (شبکه موسسات موزه های اروپایی -NEMO). هدف این پروژهها افزایش ظرفیت موزهها در مدیریت بحران، بازسازی و ایفای نقش فرهنگی پساجنگ است.
در این زمینه، نهادهای فرهنگی بارها اعلام کردند که موزهها نمیتوانند در شرایط بحران بیطرف بمانند؛ بلکه باید فعالانه در مقابله با روایتهای تحریفشده و پلسازی میان بخشهای مختلف جامعه مشارکت کنند.
نتیجه این تحول، تغییری عمیق در مفهوم موزه است. این نهادها اکنون علاوه بر جمعآوری و نمایش میراث، به مراجع مردمی برای همبستگی ملی، ثبت حقیقت جنگ، و ابزارهای عدالت تاریخی تبدیل شدهاند.
خارجنشینان اوکراینی پای کار وطن
پس از وقوع جنگ، اوکراینیهای ساکن خارج از این کشور نه تنها دچار انفعال نبودند، بلکه پابهپای هموطنان خود به میدان مبارزه آمدند. تجمعات سیاسی، کنشهای دیپلماتیک فرهنگی، حمایت مالی و مشارکت در بازسازی از جمله اقدامات این گروه از اوکراینیها بوده است.
تظاهرات و فشار سیاسی: هزاران نفر در شهرهای بزرگ دنیا—از پاریس تا واشینگتن و تورنتو—در اعتراضات ضددل و تظاهرات گسترده شرکت کردند تا دولتهای میزبان را برای ارائه کمک تسلیحاتی و مالی تحت فشار بگذارند. در سالگرد سوم تهاجم، کنفرانسهایی مانند رویدادهای یادبودی در کارنگی هال و برگزاری نشستهای تخصصی پیام صریح ایستادگی را به جهانیان منتقل کردند .
کمک بشردوستانه: سازمانهایی مانند «Razom for Ukraine» در آمریکا بیش از ۱۳۹ میلیون دلار کمک ارسال کردهاند—از تجهیزات پزشکی و ژنراتور تا آمبولانس و بستههای غذایی . انجمنهای کانادایی مانند «Mriya Aid» پهپادهای تخصصی و تجهیزات مهندسی ارسال کردند، و بنیاد Revival Foundation در واشینگتن، ترابری توزیع کمک در مناطق جنگی را بر عهده گرفت (مؤسسه میریاد).
دیپلماسی فرهنگی: خارجنشینان، با استفاده از هنر و فرهنگ، تصویر واقعی و انسانی اوکراین را ترویج دادهاند. مؤسساتی مانند «موسسه اوکراینیهای مقیم سوئد» کنسرتها، نمایشگاهها و جشنوارههای فرهنگی برگزار کردهاند تا هویت ملی خودشان را در سطح جهانی ترویج کنند .
برنامهریزی برای بازسازی: مشارکتکنندگان خارجی نه فقط در ارسال کمک فوری، بلکه در برنامهریزی بلندمدت برای بازسازی اوکراین نقشآفرینی کردهاند. در کنفرانس رم که درباره بازسازی کشور برگزار شد، رهبران اروپایی و سرمایهگذاران اعلام کردند بیش از ۱۰ میلیارد یورو به صورت مستقیم برای نوسازی اختصاص خواهند داد و مرکز فرماندهی بینالمللی در پاریس ایجاد میشود . علاوه بر این، گزارشهایی مانند پروژه «Team Ukraine» در مؤسسه چاتم هاوس پیشنهاداتی را برای مشارکت جامعه مدنی و خارجنشینان در بازسازی ارائه دادهاند chathamhouse.org.
ادای دین به هنرمندان اوکراینی حاضر در میدان جنگ:CULTURE VS WAR
گروهی از هنرمندان اوکراینی در واکنش به جنگ کشورشان، پایگاهی اینترنتی با عنوان «فرهنگ در برابر جنگ (CULTURE VS WAR)» ایجاد کردهاند. هدف از ایجاد این رسانه مستندسازی و بازتاب فعالیتهای هنرمندان، به ویژه عکاسان در خلال جنگ و در همراهی با کشورشان در مبارزه با دشمن مشترک میهنی عنوان شده است. این گروه، کنش هنرمندان در فضای جنگی را پدیدآورنده جلوهای جدید از فرهنگ اوکراینی تلقی نمودهاند.
«هر جنگی، جنگ فرهنگهاست»، «هنر در اوکراین [امروز] یک مأموریت دارد، که عبارت است از ملتسازی»، «من به پیروزی ایمان دارم، همه پیشنیازهای آن را میبینم»، «ما این جنگ را انتخاب نکردیم، اما باید در آن پیروز شویم». اینها چندی از جملاتی است که از قول هنرمندان در این سایت منتشر شده است. در واقع گردانندگان این سایت به سهم خود میکوشند تا ارائه تصویری امیدبخش به جامعه و نظامیان اوکراینی نقش بیافرینند.
تولید مستند پرتره از تعدادی از هنرمندان و نمایشگاه عکسهای جنگی گرفتهشده توسط عکاسان برجسته اوکراینی، از اجزاء این رسانه هنری است.
سخن آخر
واکنشهای فرهنگی و اجتماعی جامعه اوکراینی در قبال جنگ، رهیافتهایی دارد که برای هر جامعه در معرض جنگ، از جمله جامعه ایرانی قابل بهرهگیری است. یک نمونه از این کنشها، شامل کنش مردمی و خلاق نسل جوان اوکراین بوده است که در قالبی متفاوت نظیر اسکیتسواری یا بلاگری و تولید محتوای رسانهای نمود یافته است. نمونه دیگر کنش جامعه هنرمند و خلاق اوکراینی است که در ایجاد پویش «اوکراین شجاع» توسط یک آژانس تبلیغاتی و سایت «جنگ در مقابل فرهنگ» میتوان آن را مشاهده نمود؛ کنشی که همدلی و همراهی سایر ارکان ملی از جمله عموم مردم و حتی برخی دولتمردان اوکراینی را هم به خود دیده است. نوع دیگر، کنش جامعه اوکراینیهای خارج از کشور بود که خودجوش به همراهی با هموطنان جنگزده داخل کشور خود پرداختند، از تأمین مالی و مشارکت در بازسازی گرفته تا رساندن پیام ملی کشورشان با دیپلماسی فرهنگی. نوع دیگری از کنش نیز کنش دستگاههای فرهنگی رسمی بوده است که نمونه آن در خصوص موزهها مشاهده شد. این نمونه نشانگر این واقعیت است که در کشاکش جنگ، حتی نهادی نظیر موزه که کمتر مرتبط با صحنه جنگ به نظر میرسد، بایستی با یک بازتعریف سریع و مبتکرانه نقشی فعال در قبال وضعیت جنگی پیشآمده برای ملت خود ایفا نمایند، به این امید که تأثیری شگرف به سهم خود در میدان جنگ ملّی و میهنی ایفا نمایند و تکمیلکننده جورچین هزاران تکهی پیروزی کشورشان در نبرد باشند. موردکاوی اوکراین گویای این حقیقت است که پدیدار جنگ، ابعاد فرهنگی-اجتماعی و اصطلاحا نرمافزاری دارد که شایسته است به موازات ابعاد سخت افزاری و امنیتی جنگ مورد توجه قرار بگیرد و با سیاستگذاری نوین فرهنگی-اجتماعی در شرایط جنگی، از این میدان نرم عرصه جنگ غافل نبود و پیروزی مکملی را در این عرصه برای عرصه جنگ نظامی و امنیتی رقم زد.