جایگاه مسئله فلسطین در مسیر توسعه ایران

جایگاه مسئله فلسطین در مسیر توسعه ایران

نویسنده وبلاگ
نویسنده وبلاگ

جلسه دوم از سلسله نشست‌های فلسطین و آینده ایران با عنوان جایگاه مسئله فلسطین در مسیر توسعه ایران روز سه‌شنبه ۱۴ آذرماه به میزبانی اندیشکده حکمروایی فرهنگی (حرف) و اندیشکده مطالعات فرهنگ و توسعه برگزار شد. در این نشست مجید شاکری دکترای مالی بین الملل و کارشناس اقتصاد سیاسی، مهدی خراتیان دکترای روابط بین المللل و علی صمدزاده کارشناس مسائل غرب آسیا به عنوان میهمان حضور داشتند. هدف از برگزاری این نشست بررسی ابعاد سلبی و ایجابی سیاست منطقه‌ای ایران در تحکیم و استمرار روندی که بر عملیات طوفان الاقصی منجر شد، بود.

در ابتدای این نشست دکتر خراتیان با اشاره به این‌که بحث کریدورآی‌مک یک اتفاق خلق الساعه نیست و دارای روند تاریخی و روابط قدرت است ادامه داد: در بیانیه اجلاس ویلنیوس ناتو پیوند امنیتی یورو آتلانتیک و ایندوپاسفیک آمده است که این پیوند امنیتی از طریق خاورمیانه اتفاق خواهد افتاد و در سند امنیتی ملی آمریکا در سال ۲۰۲۲ اشاره شده است از نظر اقتصادی و امنیتی منطقه یورو آتلانتیک اروپا  و ایندوپاسفیک سمت هند باید به هم پیوند بخورند و یکی از شکل‌های پیوند خوردن آن کریدور ای‌مک است. خراتیان تحقق این موضوع را وابسته به محوریت قرار گرفتن اسرائیل در معماری امنیتی و اقتصادی منطقه معرفی کرد و پروژه عادی‌سازی یا ابرمعامله سه جانبه کریدور آی‌مک را در این راستا برشمرد و ادامه داد: در این مقطع حساس تاریخی که جنگ بین چین و آمریکا اوج گرفته است و آمریکا می‌خواهد امنیت منطقه خاورمیانه را تحویل اسرائیل دهد با طوفان الاقصی دکمه ریست فشار داده شد. وی در ادامه صحبت‌هایش جمهوری اسلامی ایران را کنشگر کانترهژمونیک معرفی کرد که می‌تواند با محور مقاومت این بازی را برهم زند.

شاکری میهمان دیگر این نشست با بیان اینکه آمریکایی‌ها تا قبل از طوفان‌الاقصی خیال‌شان برای  مهار جدی چین راحت شده بود و وقوع این نبرد همه چیز را تغییر داد اضافه کرد: در مقاله معروفی که بعد از طوفان الاقصی آن را تغییر دادند موضوع حماس را حل شده بیان کرده بودند و  و ایران را نیز با گواهی اشتغال موقت و  ۶ میلیارد دلار قابل کنترل ذکر کرده بودند. در این مقاله آمده بود که عملیات تطبیع به خوبی جلو می‌رود به طوری که دیدگاه آمریکا در این بود که این موضوع در پایان سال میلادی آغاز خواهد شد. شاکری از فریز شدن عملیات تطبیع بعد از وقوع طوفان الاقصی خبر داد به طوری که حداقل در هفته اول این نبرد فضایی به وجود آمده بود که در آن فضا صحبت از عادی سازی با اسرائیل غیرعادی بود. وی ادامه داد: مادامی که یک هفت اکتبر دیگری قابل ایجاد است کریدور آی‌مک نمی‌تواند متولد شود این مادام معانی متفاوتی دارد و اشکال متفاوت می‌تواند پیدا کند لزوما به معنی حذف نظامی حماس هم می‌تواند نباشد. شاکری با اشاره به این موضوع که فضا به وجود آمده فرصتی برای ایران است که می‌تواند بر اساس آن  سیاست خارجی خود را در منطقه و در کلان دعوای چین و آمریکا بازنویسی کند ادامه داد: ما رفتارمان شبیه این است که با یک نویز مواجه هستیم و دوست داریم این نویز با دلایل اعتقادی، انسانی، اخلاقی و با موفقیت و پیروزی مردم مظلوم فلسطین تمام شود و در این راه هزینه هم می‌دهیم اما هنوز متوجه نشدیم که طرف آمریکایی نگاهش به این موضوع صرفا نگاه حفظ اسرائیل به عنوان بخشی از برنامه خاورمیانه نیست بلکه موضوع را کلان‌تر از آن می‌بیند . صمدزاده در ادامه نشست با اشاره به این موضوع که مراکز فکر و اندیشکده‌ها، ایران را تا سال ۲۰۱۵ یک قدرت صاحب نفوذ در منطقه تلقی می‌کردند که  از ۲۰۱۵ به بعد با قاطعیت ایران یک قدرت منطقه‌ای معرفی شد ادامه داد: تمامی پرونده‌های جمهوری اسلامی ایران در منطقه تا ۲۰۱۵ سلبی بوده است و اولین پرونده ایجابی جمهوری اسلامی از ابتدای انقلاب در منطقه این بود که با دلایل راهبردی برای ساختار سیاسی غیر ایدئولوژیک، یاور سوریه حافظ شدیم و این موضوع تصویری جدید از جمهوری اسلامی خلق کرد که قدرت منطقه‌ای بودن آن را تصویب کرد. صمد زاده طوفان الاقصی را بزرگ‌ترین شوک و غافلگیری بازیگر اصلی نیابتی آمریکا برای مهار روسیه، چین، کره شمالی و ایران در منطقه یعنی اسرائیل عنوان کرد که آن را تهدید موجودیتی کرده است او هم‌چنین ادامه داد: آمریکا به این نتیجه رسیده است که اسرائیل ستون و نقطه اتکا نمی‌تواند باشد و حرفی که آمریکایی‌ها در مورد الگوی جدید امنیتی در منطقه می‌زنند بخش از آن به‌خاطر این است که این الگوی قبلی که طراحی شده بود پاسخگوی تهدیدات و چالش‌ها نیست.خراتیان با اشاره به آینده جنگ در غزه ادامه داد: رفتار ما اگر بعد از جنگ پیش‌بینی پذیر باشد، آمریکا است که هم‌چنان ابتکار عمل را به دست می‌گیرد، درست است اسرائیل ضعیف شده است اما آمریکایی‌ها می‌توانند با یک روش بسیار زیرکانه‌ای به تدریج زیرپای نتانیاهو را خالی کنند و طرح دو دولتی را به روشی که خودشان می‌پسندند روی کار بیاورند و در نهایت سعودی پول بازسازی غزه را می‌دهد و ابر معادله عادی‌سازی و کریدور دوباره راه می‌افتد.

شاکری به اشاره به این‌که از سال ۲۰۱۹ به بعد  مفهوم توسعه و امنیت یک چیز است که کامل بهم وصل هستند ادامه داد: ما ناچاریم ساخت توسعه‌ای بیافرینیم که با نیازهای امنیتی ما منطبق باشد و ساخت امنیتی را بیافرینیم که همرا خود ساخت توسعه‌ای داشته باشد. ما در این معنا محکوم به توسعه هستیم که فضای حکمرانی یا اوپوزیسیونی حکمرانی در تهران از این موضوع دور است. وقتی می‌گوییم در قضایای طوفان‌الاقصی پیش‌بینی ناپذیر فکر کنیم بعضی‌ها فکر می‌کنند حتما از کرمانشاه به تلاویو موشک بزنیم نه اصلا منظور ما نیست وارد جنگ شویم منظور ما این است که از آخرین فرصت‌ها برای تغییر شکل بازی بدون جنگ استفاده کنیم. وی با اشاره به اینکه سردار سلیمانی به لحاظ امنیتی و نظامی  روسیه را وارد پرونده خاورمیانه کردند افزود: آیا ما می‌توانیم سردار سلیمانی دیگری داشته باشیم که نیاز امنیتی چینی‌ها را بفهمد و به این نیازها را با نیازهای خودمان پاسخ دهد؟ اگر به بیست یا چهل روز گذشته نگاه کنیم به نظر نمی‌رسد که آمادگی آن را داشته باشیم اما اگر به آینده و امکانات در اختیارمان نگاه کنیم و اگر خدا بخواهد در تهران تصمیم به پارادایم شیفت در نگاه به امنیت و نه صرفا نگاه به اقتصاد وجود داشته باشد بله یک کارهایی می‌شود کرد.

صمدزاده با بیان اینکه در گزارش‌های عبری آمده است بعد از شهادت حاج قاسم سلیمانی در سال ۲۰۱۹ و با توجه به مهار پاسخ ایران به این ترور، فرماندهی مقاومت به گروه‌های مقاومت تبدیل شده است افزود: آن‌ها معتقد هستند اقدامات در ایران سیستماتیک نیست، شخص محور و غیر سیتماتیک است که این یک پاشنه آشیل می‌تواند باشد. وی هم‌چنین ادامه داد: بخش عمده‌ای از دستگاه اطلاعاتی اسرائیل و واشنگتن بانی پروژه‌ای بودند که سد واکنش ایران در قبال ترور فرماندهان نیروی قدس را بشکند طوری که صراحتا مقامات اسرائیلی قبل از فعالیت طوفان‌الاقصی به خود جرئت دادند دو بار در مورد حذف رهبری صحبت کنند. صمدزاده ایران را در موضوع بازسازی بعد جنگ، دارای دو پرونده معرفی کرد که رفتارش در آن دو الگو سازی شده‌ است. وی هم‌چنین ادامه داد: بعد از خاتمه جنگ سوریه در ۲۰۱۹ برای بازسازی در سوریه چه کردیم؟ برای اصلاح رابطه اقتصادی خود با سوریه چه کردیم؟ برای بازسازی در یمن چه کردیم؟ همچنان از مسیرهای پارتیزانی با یمنی‌ها در ارتباط هستیم ما نتوانسیتم در معادلات سیاسی بین الملل پرونده‌ای برای آن باز کنیم. ‌طراحی‌های متعددی برای حل این مشکل وجود دارد ولی اراده سیاسی دولت‌ها مبتنی و متمرکز برای حل این موارد نیست. خراتیان پیروزی در طوفان‌الاقصی را در گرو پای میز مذاکره کشاندن آمریکا از سر استیصال به جهت بالا رفتن قیمت نفت و داشتن برنامه ایجابی و منظم منطقه از طرف ایران و با همکاری مسکو و پکن عنوان کرد و ادامه داد: در بازسازی غزه باید فشار سیاسی به آمریکا وارد شود و نباید بگذارند بازسازی غزه ابزار فشار به حماس شود. با سعودی طوری رفتار کنیم که سعودی فکر نکند که جنگ تمام شده است می‌تواند سراغ عادی‌سازی با اسرائیل برود باید بداند که با انصار الله وارد جنگ خواهد شد و اجازه تطبیع به او داده نخواهد شد. صمدزاده در پاسخ به این سوال که مدیریت غزه بعد از طوفان‌الاقصی به کدام سمت خواهد رفت سه شکل سناریو حاکمیت موقت اسرائیل در این نوار، ایجاد نوار حائل صلح از طریق مجامع بین‌المللی و حکومت تشکیلات خودگردان در غزه را برشمرد و امکان تحقق آن را وابسته  به عملیات نظامی عنوان کرد این‌که در چه مرحله‌ای و به چه قیمتی متوقف شود. در پایان وی از نبود طرح مشخص از طرف اسرائیلی‌ها برای کسب پیروزی در نبرد غزه خبر داد و نابودی حماس را غیرممکن برشمرد و افزود: پیروزی بزرگ در نبرد طوفان‌الاقصی خارج از چارچوب محاسبات حماس بود به طوری که این نبرد سطح بازیگری اسرائیلی‌ها را از سطح راهبردی معادلات منطقه‌ای به سطح مشارکت عملیاتی رسانده است و آمریکایی‌ها نمی‌توانند نقش آفرینی راهبردی به اسرائیل بدهند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *