گره تقریبا بیستساله پیوست فرهنگی چگونه باز خواهد شد؟ این پرسشی است که دغدغهمندان حوزه فرهنگ را به خود مشغول داشته است. در این یادداشت پاسخ این پرسش را در دل یک نهادسازی و جامعهپردازی از جنس نهادهای کنشگر میانجی میجوییم: ایجاد مجموعهای از عوامل یا شرکتهای مجاز به پیوستنگاری فرهنگی- اجتماعی که پیشران گشودن این گره و مستعدّ رفع این انسداد هستند. شرکتهایی که هرچند کار ویژه پیوستنگاری فرهنگی- اجتماعی را پی میگیرند اما میتوان وظایف آنها را ذیل عنوان فراگیرندهتر «شرکتهای مشاور فرهنگی- اجتماعی» تعریف نمود.
۱_ نگاهی به پیشینه ارزیابی آثار در جهان و ایران:
ما با ظهور ارزیابی آثار در سطح جهانی و در امتداد آن، در سطح ملی مواجه هستیم. ارزیابی تاثیرات، ادبیاتی مرتبط با دغدغه توسعه پایدار و مدیریت آثار سیاستها و اقدامات توسعهای است که از دهههای گذشته در سطح جهانی و در دو الی سه دهه اخیر در سطح ملی مطرح گردیده است. در سطح جهانی سه نوع ارزیابی آثار مطرح شده است: زیستمحیطی، اجتماعی و فرهنگی
ارزیابی تاثیرات زیستمحیطی
قدیمیترین نوع ارزیابی، ارزیابی تأثیرات زیستمحیطی است. این نوع از ارزیابی از اواخر دهه ۱۹۶۰ میلادی در آمریکا مطرح شد و با برخی تغییرات و اصلاحات، بر اساس قانون ملی سیاست زیستمحیطی آمریکا همچنان در جریان است. در ایران نیز این نوع ار ارزیابی از حدود سال ۱۳۵۳ با اقدامات قانونی در جهت حمایت از محیط زیست شروع شد، اما در آغاز دهه هفتاد با مجموعهای از اصلاحات قانونی، جریان ارزیابی تأثیرات زیستمحیطی تقویت یافت. درسال ۱۳۷۶، آییننامه در حمایت از ارزیابی تأثیرات زیستمحیطی تصویب شد و علاوه بر آن، دفتر ارزیابی تأثیرات زیستمحیطی ذیل سازمان ملی محافظت از محیط زیست شکل گرفته و متصدی این مهم گردید. مواد قانونی مختلفی در دهه ۸۰ و ۹۰ نیز در حمایت از این جریان تأمین و مصوب شد، که نتیجه آن، انجام ۸۶۹ گزارش ارزیابی تأثیرات زیستمحیطی در سالهای ۹۲ تا ۹۹ و نیز ایجاد ۲۹۲ کمیته ارزیابی و صدور ۳۴۰ مجوز ارزیابی تأثیرات زیستمحیطی بوده است (حسینزاده، ۱۴۰۱).
ارزیابی تاثیرات اجتماعی
ارزیابی آثار اجتماعی (Social Impact Assessment) بهمنزله یکی از حیاتیترین فرآیندهای تحلیل و مدیریت اثرات اجتماعی پروژهها و سیاستهای توسعهای، نقش بسزایی در شکلدهی به توسعه پایدار و بهبود کیفیت زندگی انسانها ایفا میکند. این ارزیابی بر آن است تا پیامدهای اجتماعی برنامهها، پروژهها یا سیاستهای مختلف را بر جوامع محلی و گروههای اجتماعی مورد ارزیابی قرار داده و از این طریق امکان مدیریت و کاهش اثرات منفی و تقویت نتایج مثبت را فراهم آورد. ارزیابی آثار اجتماعی بهویژه در پروژههای بزرگمقیاس زیرساختی، صنعتی و عمرانی، ابزار اصلی برای درک دقیق پیامدهای اجتماعی و فرهنگی این پروژهها بر جوامع انسانی است.
در سطح جهانی، ارزیابی آثار اجتماعی بهعنوان یکی از ابزارهای کلیدی در مدیریت توسعه و کاهش نابرابریهای اجتماعی مطرح شده است. در کشورهای پیشرفته، نظیر کانادا، استرالیا و برخی کشورهای اروپایی، این فرآیند در کنار ارزیابیهای محیطزیستی و اقتصادی بهطور جامع مورد استفاده قرار میگیرد. سازمانهای بینالمللی همچون بانک جهانی، صندوق بینالمللی پول و سازمان ملل چارچوبهایی روشن و گسترده برای ارزیابی آثار اجتماعی تدوین کردهاند. این چارچوبها با هدف جلوگیری از آسیب به جوامع محلی و ارتقای سطح زندگی آنان، بر مشارکت فعال ذینفعان و در نظر گرفتن حقوق جوامع تأکید دارند.
یکی از اصول اساسی در ارزیابی آثار اجتماعی در سطح جهانی، اصل مشارکت ذینفعان است. این اصل بهمعنای درگیر کردن گروههای مختلف مردمی و جوامع محلی در تمامی مراحل برنامهریزی و اجرای پروژه است. این مشارکت موجب میشود که نیازها، دغدغهها و منافع واقعی مردم در نظر گرفته شود و همچنین به شفافیت و پاسخگویی پروژهها کمک میکند. همچنین در این ارزیابیها تلاش میشود تا توجه ویژهای به گروههای آسیبپذیر همچون زنان، کودکان، و اقلیتهای قومی و فرهنگی مبذول گردد.
ارزیابی تاثیرات فرهنگی
ارزیابی تأثیرات فرهنگی (Cultural Impact Assessment) فرآیندی است که به شناسایی، تحلیل و مدیریت پیامدهای فرهنگی پروژهها و سیاستهای توسعهای میپردازد. این ارزیابی بهمنظور حفظ و تقویت هویت فرهنگی، ارزشهای اجتماعی و میراث فرهنگی جوامع محلی طراحی شده است و با در نظر گرفتن حساسیتهای فرهنگی، تلاش میکند تا آثار منفی توسعه را کاهش و پیامدهای مثبت آن را تقویت کند. در این فرآیند، مسائل مرتبط با تنوع فرهنگی، حقوق جوامع بومی و حفاظت از سنتها و آداب و رسوم محلی بهطور جدی مورد بررسی قرار میگیرند.
در سطح جهانی، ارزیابی تأثیرات فرهنگی در بسیاری از کشورها بهویژه در جوامعی با تنوع فرهنگی بالا، اهمیت ویژهای یافته است. کشورهایی مانند نیوزیلند و استرالیا با داشتن جوامع بومی و سنتهای غنی، چارچوبهای جامعی برای این ارزیابیها تدوین کردهاند. سازمانهای بینالمللی نظیر یونسکو نیز بر اهمیت حفظ میراث فرهنگی و تقویت مشارکت فرهنگی در فرآیندهای توسعه تأکید میکنند. در ایران، با توجه به غنای فرهنگی و تنوع قومیتی، ارزیابی تأثیرات فرهنگی هنوز بهصورت سیستماتیک نهادینه نشده است. هرچند در برخی پروژههای مهم، همچون توسعه مناطق تاریخی و باستانی، این ارزیابی اهمیت پیدا کرده، اما نبود چارچوبهای مشخص و قانونی در این حوزه از جمله چالشهای اساسی است که نیاز به توجه بیشتر دارد.
برای مطالعه متن کامل یادداشت، لطفا به لینک، مراجعه نمایید.