اندیشکده حکمروایی فرهنگی دانشگاه صنعتی شریف با همکاری خانه اندیشهورزان روز دوشنبه هشتم مرداد، میزبان نشستی تخصصی با عنوان “فرهنگ و فراغت: آسیبشناسی الگوهای فراغتی در ایران” بود. این رویداد مسئلهمحور با هدف آسیبشناسی الگوهای فراغتی در ایران از منظر جامعهشناسی و سیاستگذاری برگزار شد. بحث پیرامون الگوهای شکلدهنده به گذران فراغت در ایران در گام اول صورت گرفت و در ادامه، مدعوین با نگاهی آسیبشناسانه ارزیابی خود را نسبت به وضعیت فراغت ایرانیان ارائه کردند. نقش و عملکرد نظام حکمرانی در حوزه اوقات فراغت و سیاستگذاری حوزه فراغت محور پایانی گفتگو بود.
در ابتدای جلسه، دبیر نشست با ارائه تعریفی از مفهوم فراغت، زمینه را برای ورود به بحث اصلی فراهم کرد. وی با اشاره به تعریف کاپلان، جامعهشناس آمریکایی، فراغت را «شماری از مشغولیتهایی که فرد آزادانه به اختیار خود برای استراحت، تفریح، سرگرمی، افزودن به دانش یا توسعه دادن مهارتهای خودش به کار میگیرد و برای او نوعی رضایت درونی به همراه دارد» تعریف کرد. وی در ادامه به میانگین مدت زمان فراغت در هفته (بین ۲ تا ۴ ساعت)، بر اساس پیمایشهای انجامشده، اشاره کرد و ادامه داد: تفریح و سرگرمی یکی از انواع فراغت محسوب میشود و طبق پژوهشی که اخیراً با عنوان «هزینهکرد فرهنگی ایرانیان» انجام دادیم، در سال ۱۴۰۱، میانگین هزینهکرد خانواده ایرانی برای تفریح و سرگرمی تنها ۱۵۰ هزار تومان بوده است. این رقم از ۰.۲ درصد در سال ۹۶ به ۰.۱ درصد در سال ۱۴۰۱ رسیده و تقریباً نصف شده است. البته که مجموع برآوردهای ما نشان میدهد هزینه کرد فرهنگی خانوار ایرانی افت کرده و از در واقع از ۱۱ درصد در سال ۹۶ به ۹ درصد در سال ۱۴۰۱ رسیده و قاعدتا موضوع تفریح و سرگرمی از این قاعده کلی مستثنا نیست.
دکتر محمد سعید زکایی، جامعهشناس و عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، اولین سخنران این نشست بود. وی در ابتدای سخنان خود به مهمترین عوامل شکلدهنده به الگوهای فراغتی به ویژه جوانان اشاره کرد: ساختار و عاملیت بازیگرهای میدان فراغت هستند. فراغت در متن تاریخی و موقعیتی خود ساخته میشود. وضعیت امروز جامعه ایرانی با چند سال پیش بسیار تفاوت دارد. با یک تفسیر مکانیکی اگر قرار است فراغت را هم برشی از فرهنگ در نظر بگیریم همان پوست اندازیها، تغییرات و استحالههایی که مفهوم فرهنگ در کلیت خودش تجربه میکند، فراغت هم تجربه میکند. در بحث ساختار، بیش از هر چیز عامل اقتصاد، تعیینکننده نوع فراغت است. فراغت تهرانیها با غیرتهرانیها متفاوت است. فضاها، جوانی گسترده و تأخیر در ازدواج، تحولات در نظام خانواده، فضاها، عنصر دین، بحران بیکاری، تحریمها و…. هر کدام به نحوی بر فراغت ایرانیان اثر گذاشتهاند.
وی همچنین به تغییرات الگوهای فراغتی در سالهای اخیر اشاره کرد و افزود: امروزه شاهد شکلگیری نوع جدیدی از فراغت هستیم که میتوان آن را فراغت دیجیتال یا مجازی نامید. طبق آمارها، نزدیک به ۶۰ درصد نوجوانان ۹ تا ۱۷ ساله، روزانه بیش از ۳ ساعت از اینترنت استفاده میکنند. این مسئله چالشهای جدیدی را پیش روی ما قرار میدهد و به نوعی آشفتگی منجر شده است. بنابراین نیازمند بازنگری در سیاستگذاریهای موجود هستیم. برای اوقات فراغت در عصر حاضر باید بیشتر تقاضامحور باشیم تا عرضه محور. باید به سیاستگذاری فراغتی نگاه سیستماتیک داشته باشیم. استعدادیابی در مدارس لازم است. به بخش غیر دولتی و کارهای داوطلبانه مثل هنر و ورزش لازم است توجه بیشتری صورت بگیرد.
در بخش دوم نشست، دکتر جبار رحمانی، انسانشناس و عضو هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی و اجتماعی، به نقد سیاستهای موجود در حوزه فراغت پرداخت. وی با انتقاد از نگاه فقهی محدود به مسئله فراغت گفت: متأسفانه در ایران، بسیاری از فعالیتهای فراغتی جرمانگاری شدهاند. این رویکرد باعث شده تا بخش زیادی از جامعه برای گذران اوقات فراغت خود به فضاهای خصوصی و اندرونی پناه ببرند.
دکتر رحمانی با اشاره به پدیده ویلاسازی در ایران افزود: بخش زیادی از آنچه که به نام ویلاسازی در ایران رخ داده، ناشی از این است که افراد میخواهند یک چهاردیواری اختیاری داشته باشند تا بتوانند در آن راحت باشند. این مسئله نه تنها از لحاظ اقتصادی به صرفه نیست، بلکه پیامدهای زیستمحیطی جدی نیز به همراه دارد.
وی همچنین بر لزوم بازنگری در سیاستهای فضایی فراغت تأکید کرد و گفت: ما نیاز داریم فضاهای عمومی بیشتری برای گذران اوقات فراغت ایجاد کنیم تا پیوندهای اجتماعی تقویت شوند. متأسفانه در حال حاضر، حتی برگزاری یک دورهمی ساده و سالم در فضای عمومی با محدودیتهای زیادی مواجه است. سالهاست تهران مناقشه حیات شبانه دارد و اجازه نمیدهد به یک سری از افراد که دوست دارند در شب زندگی کنند، اجازه بروز نمیدهد. . فضای فراغتی دلبخواهانه اکثریت جامعه ما، فرهنگ غیر رسمی متفاوتی میخواهد. این لزوما به معنی هنجار شکنی نیست. جامعه متکثر است. نمیتوان الگویی تعریف کرد که فراگیر باشد و تکثر و تنوع را نادیده بگیرد. باید به نمادهای فراگیر و جامعه متکثر امکان زیست بدیم. سیستم فراگیر مبتنی بر تکثر را باید پذیرفت. زیرا جایی که جامعه میتواند درآن نمادهایش را تقویت کند حوزه فراغت است.
دکتر مسعود حسنلو، پژوهشگر حوزه فراغت و دبیر ستاد توسعه فناوریهای فرهنگی و نرم، آخرین سخنران این نشست بود. وی در مجموع به مشکل تعدد مراکز تصمیمگیری در حوزه اوقات فراغت اشاره کرد و گفت: در حال حاضر بیش از ۲۰ سازمان و نهاد به طور مستقیم و غیرمستقیم متولی بحث فراغت هستند. این سازمانها از آموزش و پرورش و دانشگاهها گرفته تا سازمان بسیج، تبلیغات اسلامی و سازمان جوانان را شامل میشوند. متأسفانه عملاً هماهنگی لازم میان این نهادها وجود ندارد و این امر باعث شده تا سیاستگذاری در این حوزه با چالشهای جدی مواجه شود.
ایشان ادامه دادند: نظریه فرهنگی فقط با سیاستگذاری اتفاق نمیافتد. باید چارچوب نظریه فرهنگی را بپذیریم و بستر اوقات فراغت را براساس نظریه فرهنگی بنا کنیم. در ساختار جمهوری اسلامی کار سیاستگذار، فهم نظریه فرهنگی است. دکتر حسنلو با اشاره به تجربه خود در ایجاد فضای فراغتی «روشانو» برای کودکان بر تقویت اعتماد به نفس سیاستگذار در مواجهه با پدیدههای نوین تأکید کرد و گفت: ما نیاز داریم فضاهای اجتماعی هویتساز و روایتمحور را بازطراحی کنیم. باید بسترهایی ایجاد کنیم که در آنها روایتپردازی و هویتیابی امکانپذیر باشد. این امر میتواند به غنیسازی تجربه فراغت، به ویژه برای نسل جوان، کمک کند. همچنین رسیدن به یک ذهنیت قوی و بومی که بتواند در عین حفظ ارزشهای فرهنگی، با واقعیتهای جدید نیز سازگار شود، ضروری است.
این نشست که با استقبال چشمگیر دانشجویان، پژوهشگران و علاقهمندان به حوزه فرهنگ و جامعه همراه بود، با طرح پرسشهایی از سوی حاضران و پاسخگویی سخنرانان به پایان رسید. امید میرود نتایج و پیشنهادات مطرح شده در این نشست بتواند در بهبود سیاستگذاریهای آینده در حوزه اوقات فراغت مؤثر واقع شود و گامی در جهت ارتقای کیفیت زندگی شهروندان ایرانی بردارد.
برای مطالعه متن کامل گزارش رویداد، لطفا به لینک، مراجعه نمایید.